loading...
سینماتوگراف

هدیه تهرانی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

خداحافظی هدیه تهرانی ، کتایون ریاحی، مریم امیرجلالی و سایر بازیگران زن سینما

«هدیه تهرانی از سینما خداحافظی کرد»؛ اين خبر چندروز پیش در خبرگزاري‌ها منتشر شد تا به اين نتيجه برسيم كه سرعت افزايش خداحافظي بازيگران از سينما هر روز در حال افزايش است. تهراني در صفحه‌ شخصی‌اش در یکی از شبکه‌های اجتماعی از شرایط ایجاد شده در بازیگری گله کرده است. تهرانی که یکی از اعضای تیم بازیگری مجموعه قلب یخی است به دلیل صدور چک بلامحل بابت حق‌الوکاله و هزینه دادرسی و پرداخت خسارت تاخیر و تادیه برای نمایشگاه عکس «آبان‌گان» به پرداخت مبلغ ۴۶۳۲۵۶۲۷۰ ریال محکوم شده است.

..هدیه تهرانی

او در اين‌باره گفته: «با این وضعیتی که به وجود آمده دیگر برای سینمای ایران کاری انجام نخواهم داد چون تلاش، بی‌حاصل است و واقعا خسته شدم از این همه حذف و این همه سختی که بازیگران تحمل می‌کنند. تئاتر کار می‌کنیم، اجازه اجرا نداریم. فیلم بازی می‌کنیم اکران نمی‌شود. گالری عکس می‌گذاریم تا ۱۰ سال بعد باید جواب پس بدهی.

هدیه تهرانی و کات دوباره سینما با سعید روحی

شايد اين اتفاق براي اهالي سينما خيلي مهم باشد اما به نظر نمي‌رسد كه براي افرادي غير از سينمايي‌ها اهميت چنداني داشته باشد! به فاصله حدود دو ماه پيش از اين اتفاق، «لادن طباطبايي» هم از اين دنيا خداحافظي كرد. آن‌هم به خاطر يادداشتي كه پس از پخش سري دوم شام ايراني در يكي از روزنامه‌هاي دولتي منتشر شد.

لادن طباطبایی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

در اين يادداشت آمده بود كه «جناب بیرنگ قصد داشته با ساخت «شام ایرانی» فقط و فقط تجمل و ثروتی که در زندگی بازیگرانی درجه سوم مانند لادن طباطبایی و سحر زکریا وجود دارد را به مخاطبان عرضه کند.» بعد از انتشار اين يادداشت لادن طباطبايي هم يادداشتي در باني فيلم منتشر كرد و در آن اعلام كرد كه براي هميشه از بازيگري خداحافظي مي‌كند.

لادن طباطبایی

تيرماه امسال هم شايعه كناره‌گيري پرويز پرستويي از بازيگري هم در رسانه‌ها منتشر شد كه بعدا توسط خود پرستويي تكذيب شد و گفت: «به بازيگري تعصب دارم و به اين راحتي از آن كناره‌گيري نمي‌كنم.»

..........پرویز پرستویی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

بازیگر دیگری که زمزمه و شایعه خداحافظی اش با سینما در محافل سینمایی شنیده میشد امین حیایی بود.

...امین حیایی و اندیشه خداحافظی از دنیای بازیگری

حيايي درباره كناره‌گيري‌اش گفته بود: «خود من تصميم گرفتم كنار بروم تا تهيه‌كنندگان به اين فكر نكنند كه امين‌حيايي هست و فيلم هم مي‌فروشد. آنها بايد بدانند استعدادهاي زيادي پشت در سينما هستند كه بايد به آنها فرصت داد و از آنها استفاده كرد.

مهناز افشار ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

مهناز افشار، سوپراستار زن سينما هم در سال گذشته در گفت‌وگو با مجله 24 گفته بود: «من الان در سن 34سالگی دارم به این فکر می کنم که یک کارنامه خوب و پربار داشته باشم و بگویم خداحافظ. خیلی دغدغه فیلم‌های بعدی را هم ندارم.» و با اين جمله در آن مصاحبه همه به اين نتيجه رسيدند كه افشار هم مي‌خواهد به زودي از بازيگري خداحافظي كند.

مهناز افشار ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

مریم امیر جلالی

تابستان امسال هم مريم اميرجلالي گفته بود براي هميشه از دنياي بازيگري خداحافظي مي‌كند و وارد دنياي موسيقي مي‌شود: «چون تصمیم گرفتم از سینما و تلویزیون به طور کلی خداحافظی کنم بنابر این وارد حرفه اصلی خودم موسیقی و آواز شدم و دوست دارم این کار را که علاقه اصلی‌ام است ادامه دهم.» او حتي بعد از اين خبر هم كنسرت برگزار كرد.

کتایون ریاحی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

قبل از همه اينها، كتايون رياحي اولين كسي بود كه به دلايلي كه چندان مشخص نبود براي هميشه از بازيگري خداحافظي كرد. او در خرداد سال 88 به خاطر تنگ‌نظري‌ها براي هميشه بازيگري را كنار گذاشت. خداحافظي بازيگران همچنان ادامه دارد.

  کات دوباره سینما با سعید روحی

در کنار رخدادها و مسائل و حاشیه های سینما که در ( کات دوباره ) مشاهده کردید ، از امروز بخشی از آموزشهای رشته های سینمایی را تا جایی که در محدوده امکانات و حوصله علاقمندان باشد بطور خلاصه مرور و آموزش میدهیم . برای اولین بخش ، تدوین فیلم را برایتان آماده کردیم که امیدواریم مورد پسند شما قرار گیرد. 

                                                                                                                  

 

بخش اول

مقدمه
تدوین (edit) یکی از مهمترین مراحل تولید یک فیلم است به طوری که یک فیلم نهایتاً روی میز تدوین به فیلم تبدیل می شود و در بعضی جاها از تدوین بعنوان کارگردانی مجدد یا کارگردانی دوم یاد می شود. به نظر من تدوین بعد از کارگردان در جایگاه دوم تولید یک فیلم قرار دارد. این تدوینگر است که در نهایت باید فیلم را شکل بدهد و روح فیلم در کالبد راش های ویدیویی بدماند. تدوینگر باید کم کاری ها و ایرادهای فنی کارگردان را تصحیح کند، ایراد در بازی بازیگران، اشتباهات تصویربردار و یا حتی اگر صدا بردار دستش خسته شود و بوم صدا را اندکی شُل کند و میکروفن داخل کادر دیده شود و عوامل در آن لحظه متوجه نشوند بازهم این تدوینگر است که باید جادو کند و کم کاری سایر عوامل را به نوعی "ماست مالی" کند! اغلب کارگردان ها و تهیه کننده ها بعد از صرف مقادیر زیادی هزینه، وقت و انرژی گروه بعد از اینکه راشهای فیلمشان را برای اولین بار نگاه می کنند نا امید می شوند، چرا که آن چیزی که انتظار داشته اند نشده است. و اینجا بازهم تدوینگر است که به آنها امید می دهد و مهارت های طلایی خود را بکار می گیرد تا به آنان روحیه بدهد. متاسفانه در سینمای ایران و تا حدودی در سینمای جهان همواره تدوینگر مورد کم لطفی قرار می گیرد و مخاطبان عام به جز ستاره های محبوب و گاهی کارگردانان شاخص هیچ سراغی از تدوینگر فیلم نمی گیرند! آیا شما بعد از اتمام یک فیلم جذاب هیچوقت به دنبال نام تدوینگر آن بعنوان کسی که این اثر را به فیلم تبدیل کرده است بوده اید؟ مسلماً خیر! اما بهرحال تدوین یکی از شغلهای جذاب و درعین حال بسیار سخت و طاقت فرسا در تولید فیلم است. امروزه تدوینگران باید تا حدودی هم با مفاهیم جلوه های ویژه و جادوگری در سینما آشنا باشند. تدوین یک روند فکری و پیچیده است و نیازمند پشتکار و تمرکز فراوان است. پس اگر این روحیه را درخود سراغ دارید می توانید به سراغ این شغل بروید، چرا که نه؟






تدوین خطی و تدوین غیرخطی
در گذشته که هنوز سیتمهای کامپیوتری و دیجیتال برای تدوین وجود نداشت تدوین به صورت خطی انجام می شد. در تدوین خطی فیلم (نگاتیو) در دستگاه موويلا قرار می گرفت و تدوینگر برای کات کردن فیلم می بایست نگاتیو را از محل مورد نظر برش می داد و باز در محلی دیگر آنها را بهم می چسباند. یعنی پلان های سالم برش داده می شوند و در نقاط کات مورد نظر تدوینگر دوباره بهم چسبانده می شدند. اما این نوع تدوین دیگر با وجود سیستمهای پیشرفته امروزی دیگر کاملاً منسوخ شده و تدوین غیرخطی جایگزین آن شده است. تدوین غیر خطی شامل تدوین فیلم با سیستمهای دیجیتال و کامپیوتری در محیط نرم افزارهای تدوین است. بگذارید در اینجا دو مفهوم رو از هم جدا کنیم، معمولاً در سیتمهای تدوین خطی با نوار فیلم یا همان نگاتیو سروکار داشتند ولی امروزه در سیستمهای غیرخطی ما با فایلهای دیجیتال سروکار داریم که آنها را ویدیو می نامیم. پس فرق بین اصطلاحات فیلمبردار و تصویربردار هم دراین است، فیلمبردار آنالوگ است و تصویربردار دیجیتالی شده است! از آنجا که من خودم شخصاً هیچوقت سراغ سیستم منسوخ خطی برای تدوین نمی روم و فکر نکنم شماهم همچین کاری بکنید پس از به بعد منظورمان از تدوین همان تدوین غیرخطی که با کامپیوتر و دستگاه های دیجیتال انجام می شود است که با فایلهای دیجیتال ویدیویی انجام می شود و نه با فیلم و نگاتیو و موویلا !

آشنایی با برخی مفاهیم
لازم است که قبل از اینکه فیلمی را تدوین کنیم با برخی از مفاهیم مهم آشنا شوید. آیا انواع فرمتهای فیلم را می شناسید؟ با مفهوم نسبت تصویری آشنایی دارید؟ فیلمهای 16 میلیمتری یا 35 میلیمتری؟ فیلمهای SD یا HD؟ PAL یا NTSC؟ درباره رزولوشن تصویر و پیکسل چیزی می دانید؟ آیا با مفهوم اسکن تصویر آشنا هستید؟ در این بخش سعی دارم تا جایی که ممکن است با این مفاهیم پیش برویم.





تاریخچه فرمتهای فیلم نگاتیو
اولین فیلم جهان را توماس ادیسون در دهه 1890 از نیترات سلولز ساخت. پهنای آن فیلم 35 میلیمتر بود و بدین ترتیب استاندارد 35 میلیمتری برای فیلمهای سینما باقی ماند. در سال 1920 فیلم 16 میلیمتری بعنوان جایگزینی ارزانتر وراد بازار شد، هرچند که فیلمهای 16 میلیمتری دارای کیفیت و شفافیت به مراتب پایین تر از نسخه های 35 میلیمتری بود. در دهه 1970 نسخه های 16 میلیمتری سوپر نیز که توانایی ضبط با فریمهای بزرگتر را داشت به بازار روانه شد. در سال 1932 نیز استفاده از فیلمهای 8 میلیمتری رایج شد. فیلمهای 8 میلیمتری نیز در دو نوع معمولی و 8 سوپر عرضه گردید.

استانداردهای PAL و NTSC
حتماً در کاربا فایلهای ویدویی و نوارهای فیلم درمورد PAL یا NTSC بودن آنها شنیده اید. در حقیقت استاندارد PAL در کشورهای آسیایی و اروپایی از جمله ایران که دارای برق با نوسان 50Hz هستند مورد استفاده قرار می گیرد. در سیستم PAL فریمهای تصویر به صورت تقریباً مربعی است و اندازه آن 720 خط عمودی در 576 خط افقی است که به صورت 576*720 نوشته می شود. در سیستم PAL در هر ثانیه از تصویر 25 فریم قرار دارد. استاندارد NTSC که مخصوص کشورهای آمریکایی و ژاپن که دارای برق با نوسان 60Hz هستند است دارای فریمهای تصویر به صورت مستطیلی با اندازه 480*720 می باشد. در سیستم NTSC در هر ثانیه از تصویر 29.97 (30) فریم داریم. باید توجه داشته باشید که مادامی که در ایران هستید و برای پخش در داخل ایران و یا کشورهای اروپایی فیلم تولید می کنید از سیستم استاندارد PAL استفاده نمایید.

پیکسل چیست؟ رزولوشن چیست؟
در اینجا کمی از مفهوم پیکسل بگوییم، هر تصویر از هزاران و یا میلیونها پیکسل تشکیل می شود، هر چقدر تعداد این پیکسلها بیشتر باشند وضوح و کیفیت آن تصویر بیشتر خواهد بود، چه عکس باشد چه ویدیو. پیکسلها خانه هایی مربعی شکل هستند که از ترکیب سه رنگ اصلی قرمز، سبز و آبی (RGB) میلیونها رنگ را به وجود می آورند و از ترکیب این پیکسلها تصویر برای ما ایجاد می شود. به طور مثال وقتی می گوئیم در سیستم PAL به طور افقی 576 خط و به طور عمودی 720 خط وجود دارد این بدین معنی است که سیستم PAL از 720 پیکسل افقی و 576 پیکسل عمودی تشکیل شده است و در مجموع داری 720 ضربدر 576 پیکسل است. این نسبت افقی و عمودی پیکلسها بیانگر مفهوم رزولوشن است، هرچقدر تعداد پیکسلهای تشکیل دهنده ی یک تصویر بیشتر باشند آن تصویر دارای رزولوشن بالاتر و در نتیجه وضوح و کیفیت بیشتر است و هر چقدر تعداد پیکسلهای تشکیل دهنده یک تصویر کمتر باشند آن تصویر دارای رزولوشن پایین تر و در نتیجه وضوح و کیفیت کمتر است. چگونگی ترکیب رنگها و روشن شدن ترتیبی پیکسلها جهت ایجاد یک تصویر روی تلویزیون، مونیتور و یا صفحه نمایش یک موبایل بحث فنی مفصل و پیچیده ای است که به بحث گرافیک کامپیوتری و نحوه کار با تفنگهای پرتاب الکترون باز می گردد که در اینجا جای بحث ندارد.








آشنایی با مفهوم Aspect Ratio یا نسبت طول به عرض تصویر (کادر)
مفهوم Aspect Ratio بیانگر نسبت کادربندی طول به عرض تصویر است. که رایج ترین آنها نسبت های 4:3
(خوانده می شود چهار به سه و گاهی به صورت 1.33:1 نوشته می شود) و 16:9 (خوانده می شود شانزده به نه و گاهی به صورت 1.78:1 نوشته می شود) هستند. نسبت های دیگر شامل 1.85:1 که Widescreen یا صفحه عریض نامیده می شود و 2.35:1 که CinemaScope می باشند. تصاویر می توانند با نسبت های مختلف دلخواه تولید و نمایش داده شوند.




فرمت فایلهای ویدیویی (دیجیتال)
تلویزیون معمولی و استاندارد یا SD TV با فرمت SD است که همانطور که دربالا گفته شد در سیستم PAL مربعی با اندازه 576*720 است و در سیستم NTSC مستطیلی با اندازه 480*720 است. نسل جدید تلویزیون ها عریض یا های دیفینیشن (HD , HD TV) هستند که جهت شکل دهی هر فریم از تصویر از تعداد پیکسلهای بیشتری استفاده می کنند. در تلویزیون های Full HD تصویر دارای 1080*1920 پیکسل است که بیانگر رزولوشن فوق العاده بالای آن است. نوع دیگر فرمت HD دارای 720*1080 پیکسل است و نوع میانی آن که کمتر مورد استفاده قرار می گیرد دارای 1080*1440 پیکسل برای تشکیل تصویر است. تمامی فرمت های HD دارای تصویر عریض و مستطیلی هستند. فرمتهای جدیدتر و با رزولوشن بسیار بالاتر نیز با عنوان 4K , 2K و ... اخیراً توسط برخی کمپانی های قدرتمند فیلمسازی مورد استفاده قرار می گیرند که رقیب و جایگزین فیلمهای 35 میلیمتری به حساب می آیند.





لازم به ذکر است که صرف خریدن یک تلویزیون LCD یا LED که Full HD باشد شما قادر نخواهید بود تصاویر را به صورت Full HD کامل ببینید! بلکه فیلمی که می خواهید به صورت Full HD ببینید باید
Full HD تصویربرداری شده باشد، Full HD کپچر شده باشد، Full HD تدوین شده باشد، Full HD رندر شده باشد، Full HD از شبکه ماهواره ای پخش شده باشد و یا Full HD بر روی Blueray رایت شده باشد، رسیور و یا دستگاه پخش کننده شما Full HD باشد، آنگاه شما قادر خواهید بود لذت دیدن یک فیلم Full HD واقعی را ببینید! پس امتحان کنید!


حسین پناهی هنرمند عاشق و شاعر سینما ( کات دوباره )

 

دکلمه نازی مرد حسین پناهی

نازی
نازی مرد
آن همه دویدن و سراب
این همه درخشش و سیاه
تا کجا من اومدم
چطوری برگردم ؟
چه درازه سایه ام
چه کبود پاهام
من کجا خوابم برد ؟
یه چیزی دستم بود! کجا از دستم رفت ؟
من می خواهم برگردم به کودکی
قول می دهم که از خونه پامو بیرون نذارم
سایه مو دنبال نکنم
تلخ تلخم,
مثل یک خارک سبز
سردمه و می دونم هیچ زمانی دیگه خرما نمی شم
چه غریبم روی این خوشه سرخ
من می خوام برگردم به کودکی!!
نمی شه !! نمی شه !! نمی شه !! نمی شه !! نمی شه !!
کفش برگشت برامون کوچیکه
پابرهنه نمی شه برگردم ؟
پل برگشت توان وزن ما را نداره! برگشتن ممکن نیست
برای گذشتن از ناممکن , کی یو باید ببینیم؟!!
رویا رو , رویا رو , رویا رو , رویا رو
رویا را کجا زیارت بکنم ؟
در عالم خواب
خواب به چشمام نمی آد!
بشمار , تا سی بشمار … یک و دو
یک و دو
سه و چهار
پنج و شش
هفت و هشت
نه و ده …

دانلود دکلمه “نازی مرد” حسین پناهی

حجم = ۲/۸۲ مگابایت | مدت = ۳/۰۴ دقیقه | فرمت فایل = MP3 | کیفیت = ۱۲۸

بیوگرافی حسین پناهی :

حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه وبویراحمدزاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسهٔ آیت‌الله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی‌اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مساله‌ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده‌است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می‌دانست روغن نجس است(روغن محلی معمولاٌ در تابستان از حرارت دادن کره بدست می آید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است) ، ولی این را هم می‌دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده‌اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین پناهی به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه‌نویسی را گذراند.

.. فیلم سینمایی من و مه کارگردان سعید روحی
 
فیلم سینمایی (من و مه) در سال 1382 با همراهی پیشکسوتان فیلم و تئاتر استان مازندران و شهرستانهای نوشهر و چالوس و همینطور یاری جمعی از جوانان عاشق ، صادق و با انگیزه عرصه هنر ساخته شد.
لوکیشن اصلی فیلم ، ارتفاعات جاده کندوان چالوس و روستای زیبا و دیدنی (ناتر) بود. روستایی بکر و چشم نواز که هم در تابستان و هم در زمستان منبعی عظیم و دست نخورده برای شکار و ثبت تصاویر رویایی و لحضات تکرار نشدنی طبیعت است. تصویربرداری این تله فیلم سینمایی از آذرماه 1382 آغاز و در چند مرحله ادامه یافت که در نهایت 21 بهمن همان سال در شهر مرزن آباد به اتمام رسید.
 
 
فیلم سینمایی من و مه 2
 
 
سرمای بیش از حد هوا در زمستان ، برف و بوران و بسته شدن راه روستا در طول مدت تصویربرداری ، از مشکلات گروه سازنده فیلم بود . اما مشارکت و همکاری و همیاری اهالی روستای ناتر در سخت ترین شرایط جوی ، پشتوانه ای محکم و دلگرمی توصیف نشدنی برای همه اعضای گروه بود . پس از گذشت 9 سال از ساخته شدن این فیلم بلند سینمایی و حضور در جشنواره ها و کسب جوایز در بخشهای مختلف ، نگاهی به عکسهای صحنه و پشت صحنه فیلم (من و مه ) خالی از لطف نیست.
 
 
.فیلم سینمایی من و مه ( کات دوباره سینما با سعید روحی )
 

به پیشنهاد دوست و برادر خوبم ( بابک شمس ) پس از انتشار عکسهای فیلم داستانی خاطره در کات دوباره ، که مورد استقبال و توجه هنرمندان و هنردوستان قرار گرفت ، امروز عکسهای تله فیلم سینمایی ( من و مه ) را برای شما به نمایش میگذاریم ، امید آنکه مورد توجه قرار گیرد . لطفا پس از دیدن عکسها در بخش بیان نظرات ، ما را از افکارتان راجع به این صفحه و سایر صفحات و مطالب درج شده در کات دوباره ، آگاه سازید.

با تشکر و سپاس ( سعید روحی )
 
پشت صحنه فیلم سینمایی من و مه
 
سوزان جلال وند در تصویری از فیلم من و مه
 
و باز هم سوزان جلال وند در نقش دختر یک آزاده مجروح از جنگ
 
حسین میرآقایی و لاله طاولی جلوی دوربین صحنه ای از فیلم سینمایی من و مه
 
گروه فیلمبرداری فیلم سینمایی من و مه در برف و سرما
 
حسین میرآقایی در صحنه ای از فیلم من و مه
 
سعید روحی پشت دوربین و حسین توسلی تصویربردار فیلم کنار او پلان آماده برداشت را چک میکنند
 
علیرضا خطیبی و هوشنگ رضایی دو تن از بازیگران اصلی فیلم سینمایی من و مه جلوی دوربین
 
گروه فیلمبرداری فیلم سینمایی من و مه در شرایط  نا مساعد جوی در تدارک صحنه ای از فیلم هستند ( ورودی روستای ناتر )
 
سعید روحی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی من و مه
 
حسین میر آقایی بازیگر نقش اول فیلم هنگام بازی در پلانی از من و مه
 
لاله فخر طاولی در نقش همسر آزاده ای که سالها مفقودالاثر بوده و حالا به میهن باز گشته است
منتخبی از عکسهای صحنه و پشت صحنه تله فیلم سینمایی ( من و مه ) در ادامه مطلب .
لطفا کلیک کنید ، ببینید و از عکسها و حال و هوای آن برای ما بنویسید.
رضا رشید پور ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

انتقاد تند رضا رشیدپور از عزت ا.. ضرغامی

رضا رشیدپور مجری سابق صداوسیما که کارهای موفقی چون «شب شیشه‌ای» و «مثلث شیشه‌ای» را در کارنامه خود دارد؛ پس از ممنوع‌التصویری در تلویزیون، در شبکه ماهواره‌ای ایرانیان برنامه اجرا کرد که چندی بعد به دلایل نامعلومی پخش این شبکه متوقف شد. رشیدپور در تازه‌ترین ابتکار خود ویدیوهایی را در خانه ضبط می‌کند و از طریق اینترنت آن‌ها را در اختیار مردم می‌گذارد. در یکی از تازه‌ترین ویدیو‌ها که متن آن توسط سایت «کافه سینما» منتشر شده، رشیدپور به انتقاد از سیاست‌های عزت ا.. ضرغامی رییس سازمان صداوسیما پرداخته است.


رضا رشیدپور ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

رشیدپور در ابتدای این ویدیو و بصورت زیرنویس، خود را با عنوان «مهندس رضا رشیدپور....... بیکار» معرفی می‌کند. او در ابتدا تاکید می‌کند که این ویدیو را در تهران ضبط می‌کند و تحت هیچ شرایطی هم کشور خود را ترک نخواهد کرد. سپس وی با انتقاد از برنامه‌های صداوسیما در خصوص مقابله با ماهواره، رو به ریاست صداوسیما عنوان می‌کند:

رضا رشیدپور ( کات دوباره سینما با سعید روحی )


«آقای ضرغامی شما را که نمی‌شود پیدا کرد و به من بیکار هم که وقت نمی‌دهید تا با شما صحبت کنم. آقای ضرغامی کار فرهنگی ایجابی است نه سلبی. شما کدام برنامه جذاب در صداوسیما را ساختید که مردم ماهواره نبینند. شما چقدر نیروهای درجه یک رسانه را مممنوع التصویر کرده‌اید که نتوانند بیایند در تلویزیون برنامه اجرا کنند. طوری که مردم صدای محمود شهریاری، فرزاد حسنی، احسان علیخانی، محمدرضا شهیدی‌فر، محمد صالح علا و.. را نشنوند.

رضا رشیدپور و انتقاد از عزت الله ضرغامی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )


آقای ضرغامی شما مدام دارید شبکه افتتاح می‌کنید. آیا می‌دانید خیلی از از این شبکه‌ها بیننده‌هایش از تعداد کارمندان آن شبکه کمتر است؟ از خانواده خود بپرسید شبکه بازار را می‌شناسند؟ این شبکه چند بیننده دارد؟ آقای ضرغامی؛ آیا در این کشور محمود شهریاری خطرناک‌تر است یا سریال «حریمِ سلطان» که به ایرانیان توهین می‌کند ولی مردم دارند نگاه می‌کنند. چرا مردم را از رسانه‌ خودی محروم می‌کنید و بعد می‌روید آنتن ماهواره‌اش را جمع می‌کنید که مبادا برنامه جای دیگر را ببنید. پس مردم چکار کنند؟»

رضا رشیدپور cutdobaresinama ba saeed roohi

بهروز مسروری

باز هم تاسف برای از دست دادن یکی دیگر از فرزندان پر افتخار کشور و خطه سرسبز شمال و شهرستان رامسر . هنرمند توانا و پیشکسوت در عرصه تئاتر ، رادیو ، سینما و تلویزیون زنده یاد ( بهروز قربان مسروری ) جمعه شب گذشته بر اثر نارسایی ریه در بيمارستان پيامبران تهران درگذشت .

مراسم خاکسپاری زنده یاد بهروز مسرور

مسروری سالها در تئاتر چه در شهرستان و چه در پايتخت ، یکی از بهترینها بود و فعالییت شبانه روزی اش در عرصه هنر ،گواهی ایست بر این مطالب . او هميشه از صحنه و نمايش با تکریم و احترام سخن ميگفت . مسروری يکي از اولين مدرسان تئاتر در شمال کشور بود .

دختر سر بر پیکر پدر برای آخرین بار با او درد و دل میکند

زنده ياد بهروز قربان مسروري پيش از انقلاب و در دهه پنجاه به عنوان استاد در مدارس و کانونهاي پرورش فکري کودکان و نوجوانان ، علاقمندان بازيگري و کارگرداني را آموزش داده و بطور جدي و با انگیزه خاصي این هنر را به سایرین انتقال میداد .

بهروز مسروری ( کات دوباره سینما )

دوستان و پيشکسوتان تئاتر چالوس و نوشهر هم ، از توانايي و آموزش مسروري بي بهره نبودند . هنرمنداني همچون ( محمود اميني ، يعقوب اميني ، مجيد شاهپوري ، خسرو بکان ، نعمت الله آهي ، محمد رضا قلی پور ) و ساير دوستان با سابقه در تئاتر منطقه که در حال حاضر مشغول به فعالییت هستند از او نیز آموختند . این هنرمندان از زنده یاد مسروری خاطرات بسیار بیاد دارند اما بارزترین ویژگی او را ، دانش ، شخصييت ،معرفت و افتادگی و ارائه داشته هايش به جوانان و نوجوانان شهرستان میدانستند.

مراسم تشییع زنده یاد بهروز مسروری

بهروز مسروری با محرومييت بيگانه نبود و با سختي هاي فراوان به آن مدارج علمي و اجرايي رسيده بود ، معضلی که بیشتر جوانان علاقمند به هنر ، خصوصا بازیگری ، برای رسیدن به تهران و حضور در صف بهترینها و حرفه ای شدن ،همواره با آن دست و پنجه نرم میکنند و تعداد انگشت شماری ،پیروز از این دوئل نابرابر ،پا به دنیای آرزوهایشان میگذارند.

مسرور یکی از همان تعداد اندک بود که از ناملایمات و سختی ها نهراسید ، مشکلات را به جان خرید و با همت و اراده و عشقی که داشت ،به آرمان و آرزویش رسید. او هیچگاه در مقابل سایر هنردوستان و هنرجویان ،فخر فروشی نکرد ، سد راه دیگران نشد ، حسد و خود بزرگ بيني که متاسفانه امروزه در عده ای از دانشجويان (مدرک گرفته بي عمل ) به چشم ميخورد ، به خود راه نداد . نتايج همه زحمات ، مطالعات و تحقیقات خود را صادقانه در اختیار همگان قرار میداد . حتي نمايشهاي خارجي که با صرف هزينه شخصي به مترجم ، در اختيار میگرفت ، بدون چشمداشتي در اختيار شاگردانش قرار ميداد و ميگفت :

بهروز مسروری و کات دوباره سینما

هزاران برابر پولي که به مترجم بابت ترجمه اين متن داده ام در آینده دریافت میکنم . او اعتقاد داشت ،با بروي صحنه رفتن هر نمايش گامهاي جدي به سمت اشائه ( هنر تئاتر ) که ريشه عميق در تاريخ ما دارد برداشته ميشود ، و وقتي تئاتر فراگير شود ، فرهنگ ، شعر و ادب در جامعه رواج پيدا ميکند و در آن جامعه هنر و هنرمند در صدر نشينند و قدر بينند، که نهايت آمال و آرزوی من و بزرگان من است .

انوشیروان ارجمند ، آتش تقی پور و محمد فیلی در مراسم تشعییع زنده یاد مسروری ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

زنده ياد مسروري پس از انقلاب دامنه فعالييتهايش را به سمت راديو ، تلويزيون و سينما گسترش داد و چند شخصييت ماندگار با بازي او در ذهن مخاطب نقش بسته است . يکي از آن شخصييتها ( صفر بيک ) پيرمرد جنگجو در سريال پر بيننده ( روزي روزگاري ) بود که مورد توجه و استقبال بينندگان قرار گرفت . در فيلم سينمايي ( پرده آخر ) به کارگرداني واروز کريم مسيحي ، نقش پاسبان دوره رضاخان را به زيبايي بازي کرد . با اينکه در آن فيلم چند سکانس بيشتر بازي نداشت ، اما همه لحظات ، مسروري جلوي دوربين ، با تمام توان ، به ايفاي نقش ميپرداخت و جزئيياتي را حتي در بازي بدون کلام از خود نشان ميداد که در هنگام تماشاي فيلم در سينما با خنده تماشاچيان میتوانستید پي به توانايي و ظرافتي که او به نقش داده ببرید.

بهروز مسروري همانند بسياري از بازيگران ديگر سينما و تلويزيون ، دوستان خوب و پيشکسوت بنده ( محمد عمراني ،بيوک ميرزايي ، سلمان خطي ، رحمان باقريان ،) و... در فواصل اجراي تئاتر و ضبط سريال و فيلم ، مشغول بازيگري در راديو و اجراي نمايشهاي خارجي و داخلي ميشد . در رادیو هم بر اين عقيده بود که ميتوانيم نمايشهايي که امکان بروي صحنه بردن آنها ، به دلیل حجم ، دکور و پرسوناژهای فراوان سخت و يا غيرممکن است را در استودیوی راديو ، با ارائه صدا و احساس ، که بي شباهت به صحنه و نمايش نيست به اجرا درآوریم . هم خود شاداب از خلق اثري تازه شویم و هم رضايت شنونده هاي بسياری که راديو و نمايشها را سالیان سال همراهي ميکنند به دست آوریم .

بهروز مسروری ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

در پنج سال گذشته زنده ياد مسروري در چند تله تئاتر و سه سريال به ايفاي نقش پرداخت که همگي از مجموعه هاي موفق شبکه هاي سيما بودند که مورد اقبال عمومی هم قرار گرفتند . سريال ( تفنگ سرپر ) سريال ( آشپزباشي ) و سريال ( پشت کوههاي بلند ) که به تازگي پخش آن از شبکه سوم سيما به پايان رسيد .

بهروز مسروری و کات دوباره سینما با سعید روحی

(زنده یاد مسروري) ماهها از بيماري ريه رنج ميبرد و اکثر ايام هفته را در کلينيک و مطب و بيمارستان ميگذراند . دوستان نزديکش ميگفتند بيماري امانش را بريده بود ، ديگر قادر نبود مثل گذشته پشت ميکروفون راديو رفته و باز هم نقش بي جاني را از متن و کاغذ جدا کرده و جاني به او ببخشد و جاودانه اش کند . کم کم بيماري اش شدت گرفت و جسمش را ناتوان ساخت اما روحش مانند همیشه سرشار از عاطفه و عشق به مردم سرزمینش بود . در نهايت هفته گذشته پس از ماهها دست و پنجه با بیماری ، جان به هنرمند يکتا تسليم کرد . روحش شاد و ياد و خاطره اش هميشه جاويد باد .

( سعيد روحي ، کات دوباره سينما )

برای دیدن همه عکسهای مراسم خاکسپاری (زنده یاد مسروری ) به ادامه مطلب مراجعه کنید.



اصغر فرهادی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )
 
 
 
 اصغر فرهادی  کارگردان مطرح سینمای ایران  با انتشار متني از مسئولان  به خصوص مدیران سینمایی ،خواسته که  برای پایات دادن به کشمکشها و بلاتکلیفی سینماگران ،انحلال خانه سینما را به رای بگذارند.
 
متن نامه اصغر فرهادی کارگردان مطرح ایران در جهان و تنها ایرانی برنده جایزه اسکار  به معاونت سینمایی وزارت ارشاد را بخوانید
اصغر فرهادی و نامه به شمقدری
 
آقاي شمقدري
من قصد رمزگشايي و نيت‌خواني از تصميم شما به انحلال خانه سينما را ندارم، اما اگر اين تصميم را بر اين مبنا اتخاذ كرده‌ايد كه اكثريت اهل سينما و اعضاي صنوف همسو و هم‌نظر با راي و روش شمايند و تنها معدودي به دلايل پيدا و پنهان ساز مخالف مي‌نوازند،
 
جواد شمقدری
 
 پيشنهاد مي‌دهم تصميم انحلال خانه سينما را در ميان چندهزار عضو آن به راي بگذاريد. مي‌توان روزي را مشخص كرد و گروهي را از دو سوي موضوع اختلاف براي نظارت بر روند و شمارش آرا برگزيد و اين تصميم را به سادگي به راي گذاشت. بديهي‌ است اگر اكثريت اعضاي اين خانواده راي به انحلال و تعطيلي روند فعلي خانه سينما دادند هيچ‌كس به هيچ بهانه‌اي تا ابد حق اعتراض به شما را نخواهد داشت و اگر اكثريت راي به ابطال اين حكم دادند طبيعي است شما به احترام استقلال صنوف و همه اعضاي اين خانواده تصميم خود را لغو كنيد. اگر باور داريد كه اكثريت اهل سينما موافق راي و تصميم شما هستند، ترديدي در پذيرفتن اين پيشنهاد به خود راه نخواهيد داد و با انجام آن، خود را از بار سنگين مسووليت تعطيلي اين خانه نجات مي‌دهيد. »


 

با سپاس ، اصغر فرهادی

    تحریم اسکار  یه حبه قند را در دهان نگذاشته آب کرد

 

 مراسم اسکار تحریم شد . کات دوباره سینما با سعید روحی

  وزیر ارشاد: امسال در اسکار شرکت نمی‌کنیم

 

 

سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیهحسینی وزیر ارشاد . کات دوباره سینما با سعید روحی جشنواره فیلم مقاومت که دوشنبه شب در کرمان برگزار شد، گفت: «تمام افراد در جریان فیلم اهانت‌آمیز به ساحت پیامبر اکرم (ص) و واکنش‌ها در این زمینه هستند. این فیلم دل همه مسلمانان را به درد آورد و سینماگران ما هم ساخت آن را علی‌رغم نداشتن ارزش هنری به شدت محکوم کردند، اما از روزهای قبل بحث حضور در اسکار و موضع‌گیری علیه این فیلم مطرح بود، چراکه این فیلم در آمریکا ساخته شده و مراسم آکادمی اسکار هم در این کشور برگزار می‌شود، ضمن آن که تاکنون هیچ اظهارنظر رسمی‌ای از سوی کشور سازنده در این زمینه انجام نشده است.»

وی با اشاره به انتخاب «یه حبه قند» به عنوان نماینده ایران در اسکار، خاطرنشان کرد: «کار هیئت انتخاب نماینده ایران در این مراسم طبق روال انجام شده بود و فیلم ارزشمند «یه حبه قند» اثر آقای میرکریمی به این مراسم انتخاب شده بود، اما امروز از سوی آقای شمقدری (رئیس سازمان سینمایی) درخواستی مبنی بر این که در صورت موافقت دست‌اندرکاران این فیلم (حوزه هنری) در مراسم اسکار شرکت نکنیم مطرح شد. من امروز طی صحبت‌هایی که با حوزه داشتیم، دیدم که آن‌ها هم با این اقدام موافق هستند و به همین دلیل رسما اعلام می‌کنم ما به عنوان واکنش جدی در قبال اهانت و جسارت غیرقابل تحمل به ساحت پیامبر اسلام (ص) امسال از شرکت در مراسم جایزه اسکار ممانعت می‌کنیم و از سایر کشورهای اسلامی هم تقاضا داریم که اینگونه اعتراض خود را نشان دهند.»

«یه حبه قند» یکشنبه شب به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار معرفی شد، اما صبح روز دوشنبه سوم مهرماه جواد شمقدری درخواست و پیشنهاد تحریم مراسم اسکار از سوی سینمای ایران را با توجه به توهین به پیامبر اکرم (ص) داد.
 

سعید روحی و بابک شمس در کات دوباره سینما

 

 

دلنامه ای برای مردمان عشق و آبادی ( روستای ناتر ) که همواره میزبانان لبخند بودند و حافظان طبیعت . برای آنها که همیشه  سخاوتشان در دوستی و وفاداری جاریست و ماندگار . و برای برادر خوبم بابک شمس ، که آن روزها بسیار کوچک بود و در پی درس و تحصیل و مدرسه ، اما شاهدی با انصاف و هنردوستی بامرام بوده و هست . کم کم خود هم در کنار برادرش بهنام شمس و سایر دوستان ، هنر را به زندگی و آینده اش پیوند داد و هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان روزنامه نگاری موفق پا به دنیای حرفه ای هنر و مطبوعان گذاشت . مهمترین ویژگی بابک فراموش نکردن هویت ، اصالت و گذشته خود و مردمانش بود و هست ، تا جائی که بدون شرم و خجالت و تشویش ، از حرفها و متلکهای ویروسهای مخرب ،  کفش و کلاه  و لباس   محلی خود را به تن کرده  و در مراسم و مناسبتها شرکت میکرد . در این دوره ای که متاسفانه بعضی از جوانان از معرفی پدر ، این یگانه پشتوانه هر فرزند ، تنها به دلیل نداشتن شغلی در خور توجه و معمولی  مانند کشاورزی ، دامداری ، کارگری و سایر شغلهای مهم و باعث افتخار برای ما ، و باعث  خجالت  ( از دیدگاه آنان ) به دوستانشان خودداری میکنند ، چنین حرکتهایی و ثبت وبلاگ و وبسایتی به نام  روستای ناتر  بسیار با ارزش و شایان تقدیر است. 

 بابک شمس و مهدی صابری پشت صحنه یکی از برنامه های محلی سیمای مازندران که در ناتر ضبط شد

سلام به بابک عزیزم و همه مردمان  خوب و خونگرم و مهمان نواز دیار کوهستان  ، که شرف به سفره رنگین نفروختند و سالهاست عشق را سفره میهمانان خود ساختند .  بهشت ایران زمین ( ناتر ) سلام.

این بهشت و برکت خدا برای ساکنین اهل معرفت است .بابک جان ممنون و سپاسگزار مهرت بوده و هستم .  هر بار  بلافاصله بعد از شنیدن این نام ، نام بزرگان و مهربانان آن دیار که اهل( حکمت ) بودند و به روشنایی ( مهتاب ) در ذهنم نقش میبندد . من و ماهایی که در این تکرار و تکرار و روزمرگی ، آنان و گرانقدرترین کسان خویش را از یاد برده ایم و بعضی اوقات ، در تارو پود اندیشه بی ریشه ی خود دست و پا میزنیم . دلتنگم  برای بوی علف ، نسیم صبح و شب ، دمی کنار  رود ،قدمی پشت روستا ، همراهی با چوپانان و گله داران با شرافت ،عطر نانی که مادران و زنان روستا میپزند و محصول دل است خمیرش، همه وجود  . از گندمی که مردان و زنان صادق و بی آلایش مه و سرما ، بدون اینکه تو را بشناسند و بپرسند کیستی تعارفت میکنند . در حوالی ما شهر زده ها ، آخرین بار کی و در چه تاریخی ، تعارف بدون چشمداشت و تاوان را  دیده ای؟

سعید روحی و کات دوباره سینما

بابک جان قدر خود و جایی که بر آن گام برمیداری را بدان . تو میراث دار همه آنانی هستی که خاک ناموسشان بود ، ناتر و خرمشهر و بستان و سوسنگرد نمیشناختند . وقتی نام ایران و ایرانی در میان بود  و  آشفتگی مام وطن بگوششان رسید ، از همین سبزی و آب و علفی که من و شما از آن سرخوش میشویم و بهره میگیریم گذشتند و رفتند و رفتند و رفتند . ناتر بهشت کوچک خود را با بهشتی وسیع تر معاوضه کردند و ماندگار شدند در سینه تاریخ . و خوبانی که ماندند و با اشک چشم و دعا و احساس یاریگرشان بودند . وطن ، خاک ، میهن پرستی ،  سن وسال نمی شناسد . هر کس و با هر تفکر و دین و آئینی در برابر  هر سلسله و سلاح  و سرب و سرنیزه ای  می ایستد و جان فدا میکند .همانطور که شمس ناتری های شهید جانشان را برای این آرمان فدا کردند و شهدای دیگری که در حال حاظر به ذهن ندارم و بد نیست که در پایگاه ناتر بهشت کوهستان ، از این بهشتیان هم یادی کنیم .

تصویری از ناتر  ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

 

بابک جان  پیشنهاد به نمایش گذاستن عکسهای صحنه و پشت صحنه فیلمهایمان در ناتر بسیار به جا  و به موقع بود . در هفته دفاع مقدس قرار داریم و من به مناسبت سالروز شروع جنگ تحمیلی علیه کشورمان عکسهایی از اولین فیلممان خاطره را که سرآغازی بود برای ورود و آشنایی با ناتر و مردمان نازنینش هدیه مهربانیشان میکنم .  بی وفائیست اگر یادی نکنیم  از بزرگ معرفت و مهمان نوازی ( زنده یاد حکمت شمس ) و بانوی مهربانی که خدا میداند همین حالا که از او مینویسم  صدایش  را به وضوح میشنوم و به یاد دارم ( زنده یاد مهتاب شمس ) روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش و  آرامش باد. و همینطور بهنام عزیزم که واسطه ای شد برای فصلی از زندگیم از سال 1368 تا به امروز .    

 ( سعید روحی ، مهرماه 1391 )

 

عکسهای صحنه و پشت صحنه فیلم داستانی ( خاطره ) که توسط دوست خوب و هنرمندم ( امیر سالاری ) یکی از اساتید مسلم عکاسی در استان و کشور گرفته شده است .

تصویری از فیلم خاطره 1368

ناتر و فیلم خاطره به کارگردانی سعید روحی 1368

سعید روحی و محسن خانزاده یکی از تصویربرداران فیلم خاطره

محمد رضا قلی پور ، محسن خانزاده ، فرشاد زرچی و... در فیلم خاطره

      برای دیدن سایر عکسهای زیبا و دیدنی از روستای ناتر روی ادامه مطلب کلیک کنید.


فریدون جیرانی 1
باز هم گله ، بازهم شکوائیه ، بازهم کارشکنی و بازهم افشای واقعییات پشت پرده برنامه هفت از زبان فریدون جیرانی تهیه کننده و مجری این برنامه تلویزیونی ، که به مدت دو سال از شبکه سوم سیما پخش میشد . چند هفته قبل در همین پایگاه ،  نامه او به مدیران  سیما را  عینا برایتان به نمایش گذاشتیم و از جفایی که در حقش شده گفتیم و نوشتیم . اما جیرانی علیرغم ذات خونسرد و مهربانش نتوانست این بی مهری  که تلویزیون در حقش کرده بود را تاب بیاورد و هر چند دیرهنگام  ،اما بلاخره مهر سکوت را شکست و تصمیم گرفت  تا افشای واقعییات پشت پرده  تعطیلی برنامه هفت را ،یکبار برای همیشه بعهده بگیرد و بدون ممیزی و محدودییت و چه بگو و چه بپرس ، آخرین و بهترین و صادقانه ترین اجرای برنامه هفت خود را رقم بزند . خلاصه ای از گلایه ها و درد و دلهایش را بخوانید .
فریدون جیرانی 4
 
 ایده ی یک برنامه سینمایی در مهر ماه سال 88 به ذهن من و احسان ظلی پور رسید. من با مدیر شبکه سه آقاي پورمحمدي آشنا بودم و احسان ظلي‌پور هم آقاي فريدون جيراني را از نزديك مي‌شناخت. احساس كرديم براي اجراي اين برنامه‌ سينمايي، آقاي جيراني بهترين گزينه است. مهر 88 با آقاي پورمحمدي جلسه‌اي گذاشتم و پيشنهاد دادم برنامه ای سینمایی با حضور آقاي جيراني تولید کنیم. آقای پورمحمدی متذکر شدند که پیش از طرح ما، طرح های سینمایی دیگری هم برای تولید برنامه سینمایی بوده، اما آقاي ضرغامي نسبت به چگونگی اجرای برنامه‌ي سينمایی حساسيت زيادي دارند. آقاي پورمحمدي اجازه‌ اوليه‌ را براي اجراي آقاي جيراني و گروه ما گرفتند. ابتدا قرار بود از جشنواره سال 88 كار روی آنتن برود اما گفتند زمان مناسبي نيست تا ارديبهشت 89 كه با دستور شخص آقاي پورمحمدي به ما اعلام شد که روی آنتن برويم تا ببینیم چه می شود.

شكل‌گيري اتاق فكر

در مقاطع اولیه شروع کار، همه چيز زيرنظر شبكه 3 بود به همین دلیل با تاييد قائم مقام شبكه براي اولين‌بار اجازه گرفتیم وحتی برای اولین باردر تلویزیون تصوير بهروز وثوقي، محمدعلی فردین ،بیک ایمانوردی را هم نشان دادیم و بعضی موارد دیگر که برای اولین بار در تلویزیون اتفاق افتاد. به هرحال همه چيز خيلي خوب پيش می رفت تا اينكه در معاونت سيما، اتاق فكر سينما شكل گرفت و از همین جا محدودیت ها شروع شد.آقايان شيخ‌طادي،اكبر نبوي،ابوالقاسم طالبي و شهريار بحراني در اتاق فكر حضور داشتند و حتی جالب است بدانید آقای فرجی که مدیر شبکه رقیب بود، یکی از اعضای این اتاق فکر بود و همین باعث می‌شد که گاهی ما ایده‌هایمان را در برنامه پارک ملت می دیدم. هم آقاي جيراني و هم آقاي پورمحمدي مخالف اين جريان اتاق فكر بودند اما همچنان دستور معاونت سيما بر نظارت اتاق فكر بود.

فشارهاي اتاق فكر

ما دوست داشتيم به همه‌ي فيلم‌ها بپردازيم ولي آنها اسم برخي فيلم‌ها و آدم ها را مي‌دادند كه ما به آنها نپردازيم. هر جمعه ای که می خواستیم روی آنتن برویم، بايد از سه شنبه به اتاق فكر مي‌گفتيم كه مي‌خواهيم چه كار كنيم. آنها حتي پنج‌شنبه و شب قبل از اجرا تاييد نهایی را می دادند.از مقطع تشکیل اتاق فکر، شبكه سه نظارت نداشت و فقط اسمش اين بود كه «هفت» در شبكه سوم است. تصميم‌گیری ها با نظر اتاق فكر اتفاق مي‌افتاد. بعد از این محدودیت ها آقاي جيراني با آقاي پورمحمدي جلسه گذاشتند و گفتند اگر شبکه سه نمی تواند برنامه را اداره کند و قدرتی ندارد بهتر است که هفت تعطیل شود . اما ایشان گفتند، برنامه جا افتاده و مخاطب پيدا كرده است. به هرحال ما با وجود اینکه می دانستیم سخت است به خاطر شخص آقای پور محمدی و احترامی که برای ایشان قائل بودیم، ادامه دادیم.
جیرانی و کات دوباره سینما با سعید روحی
اسكار و خانه سينما ممنوع

اتفاق بي‌سابقه‌ تماس‌هاي تلفني برنامه بود كه بايد از قبل اجازه‌اش را مي‌گرفتيم. بعضي مقاطع مي‌گفتند درباره‌ي برخي مسايل روز و مهم سينمايي از جمله اسكار و خانه سينما صحبتي نشود در‌حاليكه ما بي‌طرفانه مي‌خواستيم درباره‌ي يكي از مسايل روز و مهم سينما صحبت كنيم.


پشت پرده تعطيلي "هفت"

به محض پیچدن خبر ساخت سریال توسط آقای جیرانی در شبکه یک، همان مخالفان در اتاق فکر و مدیر شبکه یک به شبکه سه فشار آوردند که آقای جیرانی نمی تواند همزمان هم سریال بسازد و هم هفت را اجرا کند و دستور از بالا آمد که تا هفته قبل از فوتبال آقای جیرانی برنامه را اجرا کند و پس از آن در مورد آینده برنامه تصمیم گیری شود. آقای پور محمدی با ما جلسه گذاشت و محترمانه دستوراتی که از بالا آمده بود را به ما گفت. آقای جیرانی و ما هم پذیرفتیم و قرار شد چهار هفته برنامه ادامه پیدا کند و پس از آن در مورد آینده صحبت کنیم، ولي يك روز پس از جلسه ای که با آقای پورمحمدی داشتیم، آقاي شريعت‌پناهي مدير گروه اجتماعي شبكه 3 كه اتفاقا در آن جلسه هم حضور داشتند ناباورانه در يك مصاحبه‌ اعلام كردند كه همین جمعه قرار است آقای جیرانی برود. آقاي پورمحمدي كاملا از اين ماجرا اظهار بي‌اطلاعي كردند و گفتند ايشان حق نداشته اين گونه برخورد كند... با وجود آنکه تا آخرین لحظه آقای پور محمدی می گفتند طبق توافق عمل می‌کنیم اما این اتفاق افتاد، چون فشارهاي خارج از شبكه و اتاق فكر تاثيرگذار بود.
فریدون جیرانی و کات دوباره سینما

بي‌احترامي در برنامه آخر

جمعه‌اي كه برنامه داشتيم پيش از آغاز برنامه كه همه مشغول كار و تدوين بوديم، يكي از اعضاي اتاق فكردر دفتر تولید برنامه با ما جلسه‌اي گذاشت و گفت،امشب آخرين برنامه است و بايد خداحافظي كنيد و در همين برنامه مجري جديد هم می آید و معرفي مي‌شود. اين اتفاق تقريبا 4، 5 ساعت قبل از برنامه افتادو این یک بی احترامی تمام عیار بود و تیم «هفت» همان شب تصمیم گرفت در آن برنامه خداحافظي كند. البته حاضر نشدیم مجری جدید آن شب بیاید و اعلام کردیم اگر این اتفاق بخواهد بیفتد اصلا روی آنتن نمی رویم و آقای پورمحمدی با آقای دارابی مذاکره و ایشان را راضی کرد که مجری جدید آن شب نیاید. پیشنهاد هم دادند كه شما بمانيد و از هفته بعد با آقاي گبرلو ادامه بدهيد. ولی تیم برنامه «هفت» همه با هم تصمیم گرفته بودیم که برویم.

چرا "ماه عسل" اسمش عوض شد؟

از لحاظ حقوقي مشكلي نيست كه اسم برنامه عوض نشود چون مالكيتش براي تلويزيون است. اما ما از لحاظ معنوي گفتيم. من احساس مي‌كنم درست نيست برنامه جديد با برنامه ما مقايسه شود بايد يك اسم ديگري باشد كه اين مقايسه ايجاد نشود. در عين حال هم شايد دست گروه جديد باز باشد و بتوانند بهتر از ما كار كنند بنابراين بهتر مقايسه ای صورت نگیرد. نمونه‌‌ي يك همچنين موضوعي سابقه داشته است مثلا آقاي احسان عليخاني اخيرا خواست كه اسم برنامه «ماه عسل» اگر قرار است توسط فرد ديگري اجرا شود،عوض شود که گویا درخواستش باعث شده و اسم برنامه عوض شود.

اعتراض ديرهنگام

مي‌دانستيم نامه ما تاثيري نمي‌گذارد. اما از لحاظ معنوي براي ما مهم بود كه اين موضوع در تاريخ ثبت شود. به هرحال ما براي تيتراژ آن زحمت كشيده بوديم. يك هنرمند دو رگه‌ي ايراني، كاليفرنياي كار كرده بود و همه ایده، تيراژ و دكور براي خودمان بود.  ابتداي امرقرار بود آقاي رباني تهيه‌كننده كار باشد و خيلي هم حرفه‌اي عمل كرد چون ابتدا پيش آقاي جيراني آمدند و صحبت كردند كه حتي گروه ما به ايشان كمك كند و آقاي جيراني هم به ما گفتند اگر علاقه‌منديم اين كار را انجام بدهيم ولي ما چون يك تصميم جمعي گرفته بوديم ترجيح داديم اين همكاري اتفاق نيفتد. اما اخيرا متوجه شديم كه تهيه‌كننده كار،آقاي به نام قانع شده كه ما اصلا نمي‌شناسيم. و بدون هيچ تماسي با ما قرار است با دكور و تيتراژ ما كا روي آنتن برود. اين موضوع براي گروه ما كه زحمات زيادي براي شكل‌گيري برنامه كشيدند، آزاردهنده است.
فریدون جیرانی و مسعود فراستی

معرفت مسعود فراستي


متوجه شديم آقاي فراستي قرار حضور داشته باشد. در حاليكه در مقطع تولید «هفت» يكي از مخالفت‌هاي كه تلويزيون داشت، خصوصا پس از ماجراي مسعود كيميايي اين بود كه آقاي فراستي ديگر در برنامه نباشند اما در پي پافشاری های آقاي جيراني بود كه ايشان در برنامه ماند. اما حالا ما از اين اقدام تلويزيون متعجب هستيم و از معرفت آقاي فراستي، متعجب تریم.

خداحافظي


براي من و تیم هفت پرونده برنامه بسته شده و فهمیدیم که باید فکر و ایده ها و جوانیمان را جایی دیگرخرج کنیم.

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 63
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 57
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 69
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 158
  • بازدید ماه : 128
  • بازدید سال : 5,664
  • بازدید کلی : 104,234