نادیا دلدار گلچین هم سفر کرد
اتفاقی که نباید افتاد . اتفاقی که هر چند وقت تکرار میشود و هر چه من و دوستان بنویسیم و انتقاد کنیم و بگوئیم گوش شنوایی نیست . ماه گذشته در سه پست از بیماری و مشکلات حاد ( نادیا دلدار گلچین ) نوشتیم ، تعدادی از هموطنان به کمک او شتافتند و هفته قبل هم سید احمد میر اعلایی مدیر عامل فارابی همه هزینه های این هنرمند را متقبل شد که ما همان روز از ایشان و همکارانشان تقدیر کردیم اما نوشدارویی شد دیر هنگام .
اگر یکسال قبل یا همین چند ماه گذشته مدیران غیر فرهنگی کشور که مسوولییت مستقیم در ارتباط با بیمه و رفاه هنرمندان دارند به وظیفه خود عمل میکردند ، دیگر گلچین برای چندمین بار روانه بیمارستان نمیشد ، دیگر در بستر بیماری نگران تامین هزینه درمان و زندگی خود و فرزندانش نبود .
او تا میتوانست سکوت کرد و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشت تا آبروی هنر و هنرمند حفظ شود ، اما باز هم این مدیران نالایق فقط و فقط به فکر جلسات بیهوده ، بریز و بپاشهای بی فایده ، طرحهای بی اندیشه و خود نمایی جلوی دوربین تلویزیون و ضبط خبرنگاران و عکس در مطبوعات بودند و هستند .
حاشا به غیرتتان . اگر خواهر و مادر خودتان هم بدون سرپرست ماهها در بیمارستان بود همین رفتار را میکردید؟ هر چند از شماها بیش از این هم انتظار نمیرود ، برای نگه داشتن میز جهنمی ، مادر که جای خود دارد همسر و فرزندان و خاندان خود را هم زیر پا له میکنید . ببینید میز و ریاست از ( جواد شمقدری ) فیلمساز چه ساخت؟
....
دشمن درجه یک سینماگران ، نابودگر خانه سینما ، بسته شدن سینماها و بحران اکران فیلم ، عدم امنییت شغلی دست اندرکاران فیلم و... ویرانی و تخریبی که شمقدری در این سه سال بجا گذاشت ، روی زلزله گیلان و منجیل و بم و تبریز را سفید کرد صد رحمت به آرنولد و ویرانگر یک تا سه.
آقای ضرغامی شما برای خانم گلچین چه کردید؟ چند بار به عیادتش رفتید؟ وقت نداشتید ؟ مدیر رسانه ملی هستید و سرتان شلوغ؟ اشکالی ندارد ، اما چند صد نیروی بیکار در حوزه ریاست دارید که پا روی پا گذاشته و از کنار کولرها تکان نمیخورند و فقط برای گرفتن حقوق و پاداش آنهم با سلام و صلوات به سمت بانک میروند؟ نمیتوانستید یکی از این نور چشمی ها را برای رفع مشکل این هنرمند به خدمت بگیرید ؟ عجب سوال احمقانه ای ؟ خوب معلوم است که نه ، چون آنها که به واسطه کار ، دانش و یا هنرشان نیامدند ، آنها با اولین پیغام و تلفن فلانی و دوست فلانی و به قول شهاب عباسی دوست خوبم ، کارگردان خنده بازار ، به واسطه بووووووووووووووووووووووق به رسانه شخصی شما آمدند .
در زمان معاونت سینمایی شدنتان در ارشاد و ریاست رسانه شخصی تان در صدا وسیما ، چند هنرمند با پایانی مشترک مانند خانم گلچین از دنیا رفتند و شما به روی مبارک هم نیاوردید ؟ من فقط به چند نام از آن همه بسنده میکنم .
(زنده یاد مهدی فتحی ) که برای تحویل گرفتن جنازه آن هنرمند برای تشعیع بیمارستان برگه ترخیص نمیداد چون تسویه حساب برای مدتی که بستری بود انجام نشده بود . ( جمشید لایق ، کیومرث ملک مطیعی ، محمود بهرامی ، اسماعیل داورفر ، حسین باغی ، مهری ودادیان ، پروین سلیمانی ، ایرج قادری ، محمود گلابدره ای ، رضا ژیان ، خسرو شکیبائی ، نعمت حقیقی ، حسین کسبیان ، استاد حمید سمندریان ) و...
تازه اینها چهره های شناخته شده کشور بودند ، وای به حال گمنامان . آقای شمقدری متاسفم برای شما و مدیر کل پر مدعای نظارت و ارزشیابی شما که از مدیریت فقط نفی و تحریم جشنواره کن ، ونیز و مراسم اسکار را بلدند . نه چشم دیدن هنرمندان موفقی همچون ( اصغر فرهادی ) را دارید و نه از رفتگان حرفی میزنید . بروید مقداری معرفت بیاموزید . آقای ضرغامی متاسفم برای شما و مدیران میزطلب شما .
اگر به آخرت و روز جزاء اعتقاد دارید ، کمی به انتقادها گوش دهید ، شاید روزنه ای باشد برای بازگشت به اخلاقییات و انسان دوستی . خدا من و شماها را مورد رحمت و مغفرت خویش قرار دهد.
سعید روحی مرداد۱۳۹۱