loading...
سینماتوگراف
استاد محمد صالح علا ( کات دوباره سینما با سعید روحی)
دلنامه استاد ،معلم و مراد من در هنر
 
 
        ( استاد محمد صالح علاء ) 
 
 
               برای همدم نازی ، رفیق عشق و اقیانوس نجابت
 
 
                                       ( حسین پناهی )
زنده یاد حسین پناهی ( کات دوباره سینما با سعید روحی)
حسین پناهی دژکوه عزیزمان در یک تمدن روستایی در سال 1335 به دنیا آمد و در سال 1383 با یک تمدن جهانی از دنیا رفت . حسین پناهی عزیزمان فرهنگ روستایی را با شعر فرا مدرن آشتی داد و حماسه های مردم ولایات را با زبانی جهانی دراماتایز کرد.
او در میان همین چند سال همه نسیم های سرگردان را گرد هم آورد.نسیم هایی که بیهوده در خریطه ی انسانی ما پرسه میزنند. نسیم های عاطل و باطل را را شبانی کرد و به سمت جغرافیای زیبا شناسی ایران فرستاد.امروز اگر بازی های بزرگش را با شگرد کودکانه میبینیم و حظ می کنیم ، امروز اگر شعر و صدای طنازش را می شنویم و حالی به حالی می شویم ، امروز اگر ...دلم می سوزد ، در آخرین دیدار قرار شد در یک تله تئاتر دو نفره به وجه منولوگ(تک گویی) در کنار هم باشیم ودر کنار هم جهان تنهایی مان را واردشعر فرا مدرن اجرا کنیم ...پرسیدم : حسین جان بیا با دفتر من قرارداد بنویس بگو از تلویزیون برایت چه مبلغ بگیرم ؟ گفت : محمد جان من پول نمی خوام تو به جای پول برای من یک موبایل بخر ...آن وقت من گریه کردم و لای گریه هایم به او گفتم چشم .
استاد محمد صالح علا ( کات دوباره سینما )
از اینکه هموطنانم مرا با دیگران اشتباه می گیرند خیلی شادمانم و ممنونم از همه آنها که مرا اشتباه می گیرند.چه اشتباهی از این دلپذیز تر که که گاهی در خیابان مرا از حیث ظاهر با هنر مند برجسته سرزمین مان جنای آقای ابولفضل پور عرب اشتباه می گیرند که در این مسیر اتفاقات و خاطرات با مزه ای دارم .اما از منظری دیگر جوانان سرزمین عزیزمان با من تماس می گیرند و می گویند ما را یاد هنرمند برجسته کشورمان حسین پناهی می اندازید .من در دل خدا را شکر می کنم و ایضا برای نبودنش غصه می خورم .
     حسین پناهی
همین حالا هم که اینها را می نویسم در حال غصه خوردن با دستهایم هستم . هر بار یاد خاطرات شور انگیزی که با استاد حسین پناهی ام داشتم می افتم دلم تنگ می شود ، کمی بغض می کنم و بعد جلوی چشم هایم را می گیرم و نمی گذارم اشک هایم بریزد روی زمین .
حسین پناهی عزیز مان انسان جامع ا لشمولی بود . خوب درس خوانده بود . ملا و با سواد بود و در حوزه ی زیباشناسی انسان قابل اعتنا و اثر گذار بود . حسین پناهی عزیزمان هنرمند ذوالفنونی هم بود. در نحله های مختلف هنری صاحب نظر بود . او ادبیات فارسی را می شناخت و با شعرهای بدیع و زبان منحصر به فردش اش دلبری می کرد . در کار سینما و تلویزیون وتئاتر بازی های درخشانی داشت .او نقش را مال خود می کرد و جهان مکتوب را با جهان شخصی اش هم افق می نمود . او کاراکترها را به خویشتن شبیه می کرد و این یک شیوه ی بازیگریست که غریزی است . هنرمندانی که چنین شیوه ای داشته باشند در عرصه ی بازیگری کم پیدا می شوند . حسین پناهی ، جان بود .
 حسین پناهی 6
من گاهی از خودم می پرسم محمد جان تو در جهانی که در آن
 
حسین پناهی ، عمران صلاحی ، بابک بیات
 
و ...دیگر
 
عزیزان نیستند چه می کنی ؟

این گوشه ای از صفای باطن بزرگ مرد تصویر سازی تلویزیون ، مهربان ، آموزگار، متواضع و زلال ( استاد صالح علاء ) بود در فراق نیک مرد دیگر شعر و ادب و هنر ( حسین پناهی )

 

آرزوی طول عمر برای شما و همه هنرمندان اندیشه و ادب و بزرگی دارم همیشه سالم باشید و برقرار.

شاگرد کوچک شما ( سعید روحی )

 
مهران مدیری


خلاصه مطلب : در این مراسم که بیشتر شبیه بزرگداشت بود تا مراسم تودیع، موسیقی و فضای غمگین، ناراحتی هنرمندان و برنامه‌سازان را از رفتن پورمحمدی نشان می‌داد.
 
 

مراسم تقدیر هنرمندان از علی‌اصغر پورمحمدی، مدیر سابق شبکه سوم سیما، چهارشنبه، 26 مهرماه، با حاشیه‌های زیاد و حضور هنرمندان مطرح و چهره‌های سیاسی در ایوان شمس برگزار شد.

به گزارش ایسنا، در این مراسم که بیشتر شبیه بزرگداشت بود تا مراسم تودیع، موسیقی و فضای غمگین، ناراحتی هنرمندان و برنامه‌سازان را از رفتن پورمحمدی نشان می‌داد.

علاوه بر این، دسته‌گلی بزرگ نیمی از سن را پر کرده بود که نشان‌دهنده قدردانی هنرمندان از پورمحمدی بود.

پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور

 


در این مراسم که چهره‌های مطرح ورزشی مثل فتح‌الله‌زاده (مدیرعامل باشگاه استقلال) و پولادگر (رییس فدراسیون تکواندو) نیز حضور داشتند، طیف گسترده‌ای از هنرمندان، روحانیون و مسئولین ورزش سیما حضور داشتند. مهران مدیری، کمال تبریزی، فریدون جیرانی، داریوش فرهنگ، بهروز افخمی، عادل فردوسی‌پور، همایون اسعدیان، پیمان قاسم‌خانی و امین تارخ از جمله افرادی بودند که در این مراسم درباره پورمحمدی سخن گفتند.

حجت السلام ابوترابی

حجت‌الاسلام ابوترابی، نایب‌رییس مجلس نیز در مراسم قدردانی هنرمندان از پورمحمدی حاضر شد و سخنانی مطرح کرد. مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان کل بازرسی کشور، هم در مراسم روز گذشته حاضر بود.

در ابتدای این مراسم کلیپی از حضور پورمحمدی در جبهه‌های دفاع مقدس،‌ عملکرد او در شبکه اول، تودیعش در شبکه تهران و معارفه‌اش در شبکه سوم پخش شد. همچنین نگاهی گذرا به تولیدات تلویزیونی پورمحمدی در شبکه سوم سیما شد.


کمال تبریزی: پورمحمدی به هنرمندان اطمینان کرد

کمال تبریزی

کمال تبریزی نخستین هنرمند از بین هنرمندان حاضر در مراسم بود که با دعوت سیدجواد هاشمی مجری این مراسم سخنان خود را آغاز کرد.

تبریزی گفت: در سازمان صدا و سیما همه مدیران خوب و شریف هستند فقط اگر تفاوتی با هم دارند این است که چون سر و کارشان با هنرمندان است نوع ارتباطشان با اهالی هنر که بسیار چموش هستند و ویژگی‌های خاص خود را دارند متفاوت است. در واقع پورمحمدی طوری به آنها اطمینان کرد که بیشترین راندمان را داشته باشند.

این کارگردان سینما و تلویزیون ادامه داد اولین کارم در تلویزیون با اعتماد پورمحمدی شروع شد اگر این تعداد هنرمندان را داشته باشیم که با هنرمندان صمیمی باشند خیلی از مشکلاتمان حل می‌شود. ویژگی اصلی پورمحمدی برقراری ارتباط با هنرمندان است به همین دلیل است که شبکه سه بهترین آثار را دارد. من با او خداحافظی می‌کنم ولی فکر می‌کنم همه کسانی که اینجا هستند هیچگاه او را فراموش نخواهند کرد.


فریدون جیرانی

جیرانی: فکر می‌کردم صداقت‌ و صراحت ویژگی همه مدیران سازمان باشد که نیست

فریدون جیرانی تهیه‌کننده سابق برنامه «هفت» نیز گفت: من تهیه‌کننده و کارگردان حرفه‌ای تلویزیون نیستم و به لطف ضرغامی توانستم چند کاری در تلویزیون انجام دهم. من از روی حس کنجکاوی ژورنالیستی شروع به کند و کاو کردم و همه از یک مدیر با من صحبت می‌کردند؛ او مدیر شبکه سه بود حتی یک مدیر از صراحت پورمحمدی به من گفت و من نتیجه گرفتم که خصیصه‌های او صداقت‌، صراحت و سلامت است که در حرف‌ زدن‌های عادی‌اش هم وجود داشت. من فکر می‌کردم صداقت‌، صراحت و سلامت ویژگی همه مدیران سازمان باشد که نیست.

جیرانی تاکید کرد: بعضی‌ها متملق، چاپلوس و دورو هستند که او این‌طور نیست. خوشحالم در مورد مدیری حرف می‌زنم که متملق، چاپلوس و دورو نیست.


مهران مدیری: نمی‌دانم در بالا چه اتفاقی افتاده

مهران مدیری 2

مهران مدیری کارگردان سریال‌های طنز شبانه نیز که مدت زیادی بود در هیچ مراسمی از این دست حاضر نشده بود روی سن حاضر شد و گفت: من می‌توانم ادعا کنم که طولانی‌ترین سابقه همکاری با پورمحمدی را داشتم که 23 سال است. از سال 68 که به عنوان گوینده و بازیگر به رادیو آمدم با او همکار شدم. در واقع قضاوت قضاوتی است از 23 سال پیش تا به امروز.

مدیری افزود: در این مدت چه در رادیو و چه در ساخت سریال پشتیبانی و ساپورت زیادی شدیم. مهمترین ویژگی پورمحمدی برای ما هم صداقت، صراحت و رو بودن در گفتار، رفتار و عملکرد بود.

مدیری خطاب به پورمحمدی گفت: نمی‌دانم در بالا چه اتفاقاتی افتاده ولی شما مدتی استراحت کنید با خانواده سفر بروید، تا ظهر بخوابید، تلویزیون ببینید و کلا ببینید چه خبر است. این زمان زمان خوبی است و سازمان نیرویی مثل شما را از دست نخواهد داد. حتما در سمت بهتری مشغول خواهید شد.

او در پایان سخنانش گفت: پورمحمدی یک چهره بیشتر نداشت؛ «همینی که هست». اگر کسی را دوست داشته باشد، ساپورت می‌کند و اگر نه در رفتار و عملکردش نشان می‌دهد.


داریوش فرهنگ:‌ با دیوارکشی و خودی و غیرخودی کردن، کاری از پیش نمی‌رود

 

داریوش فرهنگ


داریوش فرهنگ نیز در مراسم تقدیر هنرمندان از پورمحمدی، سخنان خود را با شعر معروف «به نام خداوند جان و خرد» آغاز کرد و گفت: وقتی صحبت از جان و خرد می‌آید طبیعتا جان‌های بی‌مقدار و سطحی و کم‌مایه غرض نیست صحبت از جان‌های شیفته، عاشق و باانگیزه‌ای مثل برنامه‌سازانی است که اینجا نشسته‌اند، مثل پورمحمدی و همکار همیشگی‌اش محمدرضا تخشید (مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه).

داریوش فرهنگ درباره پورمحمدی گفت: صفت اول این مدیر لایق اعتمادی بود که در همکاران خود جاری می‌کرد و مسئولیت همکاران نیز نسبت به این اعتماد بیشتر می‌شد. من 12 سال است پورمحمدی را می‌شناسم، ولی دو بار بیشتر به دفتر او نرفتم. می‌خواهم به آقای مدیری بگویم که سابقه‌ام در تلویزیون خیلی بیشتر از شماست. از سال 60 که «سلطان و شبان» را ساختیم، دو شبکه بیشتر نداشیم. ولی الان 20 شبکه داریم و همه شبیه هم هستند. همیشه فکر می‌کردم باید تلویزیون برای پیشکسوتانش موقعیت خاص‌تری ایجاد کند؛ هر 8-7 سال یک ‌بار نوبت من می‌شود که سریال بسازم.

او ادامه داد: اولین بار پورمحمدی را در سریال «راه شب» دیدم. ما در آن زمان دنبال یک پادگان بودیم. پیش آقای پورمحمدی رفتم و به او گفتم آیا می‌خواهید این کار را انجام دهید یا نه، پاسخ مثبت داد و با اینکه فیلم‌نامه‌ را نخوانده بود به ما اعتماد کرد و همان روز با تماس تلفنی او، پادگان آماده شد. تا زمانی که اعتماد بین مدیران و برنامه‌سازان نباشد هیچ چیز پیش نمی‌رود و هیچ کار انجام نمی‌شود نباید همه چیز را دوباره از صفر شروع کرد. وقتی بین مدیران و برنامه‌سازان فاصله ایجاد کنیم و دیوارکشی کنیم که یک عده خودی یا غیرخودی باشند، کارها خوب پیش نخواهد رفت. من در تمام عمرم نه خودی بودم و نه ناخودی. تمام تلاشم این بوده که بی‌خودی نباشم. دفعه دومی که پورمحمدی را دیدم، به خاطر یک سریال بود که همچنان در دست اجراست و هزار باید و نبایدی دارد که دوستان با آن آشنا هستند.

داریوش فرهنگ تاکید کرد: صفت دوم پورمحمدی حمایت است. وقتی به یک نفر اعتماد می‌کرد، از او حمایت می‌کرد و او پشت‌گرمی داشت. اما حالا حمایت به قدری ناچیز است که ما در آبمیوه‌فروشی که می‌خواهیم فیلمبرداری کنیم، به ما می‌گویند فیلمنامه بیاورید. این است اعتماد تلویزیون؟

او خطاب به جمعیت حاضر در ایوان شمس گفت: این جماعت شایسته هستند تا کاری انجام بدهند. حالا وقتش است که چشم‌ها را بشوریم و جور دیگری ببینیم. تکرار، ما را ویران می‌کند. آیا نباید در این شرایط خانه‌تکانی صورت بگیرد؟


امین تارخ: وقتی تهیه‌کننده شبکه سه باشد، 50 درصد مشکلات، حل است

امین تارخ


در ادامه، امین تارخ نیز با اشاره به این نکته که جمع حاضر موجودی هنری کشور هستند و حضور بخش عمده‌ای از آنها در ایوان شمس نشان از حمایت و تقدیر از یک مدیر لایق دارد، گفت: اگر کسی صاحب صفت صداقت باشد بقیه صفت‌ها را هم خواهد داشت. چنین فردی به راحتی ارتباط برقرای می‌کند اعتماد می‌کند، دروغ نمی‌گوید و در مجموع چهره یک مدیر لایق و یک انسان والا را از خود به یادگار می‌گذارد.

او ادامه داد: مناسبات اداری به ما نشان داده که خیلی هم نباید نگران باشیم چون اگر کسی از پست و مقام کناره‌ می‌گیرد قطعا به پست بالاتری می‌رود. اطمینانمان این است که پورمحمدی از تلویزیون خداحافظی نمی‌کند و همین مدیریت و صداقت را در جای دیگری جاری می‌کند.

تارخ تاکید کرد: من به عنوان بازیگر همین قدر بس که بگویم وقتی سریالی به بازیگری پیشنهاد می‌شود و شبکه سوم تهیه‌کننده آن است 50 درصد مشکلات حل است.


ابوترابی: خیلی از مردم، تلویزیون را با شبکه سه روشن می‌کنند

حجت الاسلام ابوترابی، نایب‌رییس مجلس نیز در سخنانی گفت: آنچه بیان شد آیینه‌ای بود از مدیریت و منش برآمده از ارزش‌های متعالی دینی که همه بر صداقت اصرار داشتند. بعضی از مردم می‌گفتند وقتی می‌خواهیم تلویزیون را روشن کنیم، اولین شبکه، شبکه سه است. این موفقیت را باید به پورمحمدی تبریک گفت.

حجت السلام طباطبایی


حجت الاسلام طباطبایی نیز که مستقیما از بیمارستان در مراسم تقدیر از پورمحمدی حاضر شده بود، نکاتی راجع به پیشینه خانواده پورمحمدی مطرح کرد و در پایان اضافه کرد: اگر کسی جای او بیاید وقتی می‌خواهد بگوید کجا بوده، باید بگوید جایی بودم که پورمحمدی بوده است.

سپس سیدجواد هاشمی، مجری این برنامه، بیانیه جمعی از روحانیون را در قدردانی از علی اصغر پورمحمدی خواند.


پولادگر: پورمحمدی همیشه گشاده‌رو بود

پولادگر، رییس فدراسیون تکواندو، نیز از شخصیت‌های حاضر در این مراسم بود که گفت: همه در اینجا درباره مدیریت پورمحمدی در برنامه‌های مختلف شبکه سه صحبت کردند من به عنوان یک ایرانی و شهروند معمولی به خاطر شبکه پربیننده‌ای که راه‌اندازی کردند، از ایشان تشکر می‌کنم. سخت است که با وجود مخاطبان بسیار و سلیقه‌های زیاد همه را راضی نگه داریم.

او یادآور شد: در ابتدا بیش از 60 درصد و اواخر 40 تا 50 برنامه‌های شبکه سوم را برنامه‌های ورزشی تشکیل می‌داد. اگر امروز یک شبکه ورزش داریم مدیون پورمحمدی هستیم. تاثیرگذاری شبکه سه در ورزش قهرمانی را هم نباید نادیده گرفت. ایجاد انگیزه برای جوان‌ها که به ورزش قهرمانی رو بیاورند ناشی از همین مدیریت بود. پورمحمدی مدیر خوش‌اخلاقی است و حداقل نسبت به بچه‌های جامعه ورزش همواره ابروگشاده بود حتی اگر دستش گشاده نبود که از او پخش مستقیم بگیریم.

عادل فردوسی پور 4


فردوسی‌پور: پورمحمدی توی «کُت» خودش نمی‌رود!

در ادامه این مراسم عادل فردوسی‌پور، مجری و تهیه‌کننده برنامه «نود»، با چهره غمگین در جایگاه سخنرانان حاضر شد و گفت: باید تشکر ویژه‌ای از پورمحمدی کنیم که شبکه سه در عرصه ورزش هم حرف اول را زده و می‌زند. صحبت کردن در مورد رفتن پورمحمدی سخت است. ما کرمانی‌ها اصطلاحی داریم که می‌گوید یک نفر در کت خودش رفته است، یعنی در لاک خودش فرو رفته، اما من می‌خواهم اینجا به همه بگویم که خیال نکنند پورمحمدی در کت خودش می‌رود.

فردوسی‌پور ادامه داد: ما دوستی خاصی با هم داشتیم و شاید مثل پدر و پسر بودیم. من خیلی اذیتش می‌کردم و او هم من را خیلی اذیت می‌کرد. حداقل الان دوشنبه‌ها می‌تواند راحت باشد.

او تاکید کرد: بی‌انصافی است که قدردان زحمتش نباشم. این مراسم خودجوش بود (از آن خودجوش‌های واقعی) و همه خودشان به شکلی خودجوش آمدند.

او خطاب به پورمحمدی گفت: ببخشید که دوشنبه‌ها زحمتتان دادیم. حالا این وظیفه را به کسی که بعد از شما می‌آید، تفویض می‌کنیم.


پیمان قاسم‌خانی: تماس فرت!

پیمان قاسم خانی

در بخش دیگری از این مراسم پیمان قاسم‌خانی، نویسنده سریال «مسافران»، متنی طنز را به نمایندگی از حسن معجونی (بازیگر سریال «مسافران») خواند. این متن نمونه‌ای از تماس‌های مسافران فضایی سریال «مسافران» با فضا بود که به مدیریت در ایران می‌پرداخت و با عبارت «تماس فرت» تمام می‌شد.

قاسم‌خانی در پایان خطاب به پورمحمدی گفت: جای شما همیشه خالی خواهد بود.


همایون اسعدیان:‌ تلویزیون که تیم فوتبال نیست تا جوان‌گرایی کند

همایون اسعدیان

همایون اسعدیان هم در صحبت‌هایی با بیان اینکه کمترین دیدار و آشنایی را با پورمحمدی داشته است، ادامه داد: ولی وقتی تلویزیون نگاه می‌کردم و خبر را خواندم، متاثر شدم. چون ذره‌ای هوش دارم که در شرایطی که همه نگرانند چه چیزی از تلویزیون پخش می‌شود و به همه بر می‌خورد ساخت و پخش «نود» کار آسانی نیست. شک نیست که عادل فرودسی‌پور فرد باهوشی است ولی بدون پشتوانه نمی‌شد این کار را انجام داد.

او سپس به استدلال جوانگرایی برای جابه جایی پورمحمدی اشاره کرد و گفت: تیم فوتبال که نمی‌خواهیم بسازیم که بخواهیم جوانگرایی کنیم. عقل ناقص من می‌گوید در مدیریت باید در جوانگرایی شک کرد. من در این قضیه تردید دارم.


بهروز افخمی: امیدوارم بتوانم برای پورمحمدی فیلم بسازم

سعید آقاخانی  و سروش صحت

بهروز افخمی نیز گفت: من آشنایی کمی با پورمحمدی داشتم، ولی از طریق برادرم در جریان کارش بود حتی این اواخر علاقه‌مند بودم خود برای شبکه سه کار کنم و سریال بسازم و فقط دنبال موضوع می‌گشتم که پیشنهاد کنم. امیدوارم جای دیگری شرایطی پیش بیاید که بتوانم برای پورمحمدی فیلم بسازم.


پورمحمدی: باید از کسانی که می‌خواهند در تلویزیون مدیر شوند، ‌امتحان عقل بگیریم

علی‌اصغر پورمحمدی، مدیر پیشین شبکه سه سیما، نیز از هنرمندان حاضر در مراسم تشکر و قدردانی کرد و ادامه داد: در طول دوران کاریام اگر خدا قبول کند خدمت زحمات زیادی به شما هنرمندان دادم که از همه معذرت می‌خواهم؛ خصوصا به مدیرانی که بیشتر با آنها در ارتباط بودم زحمت دادم.

پورمحمدی 7


او ادامه داد: ما پورمحمدی‌ها چند برادر هستیم و بهترینمان علی بود که شهید شد. ما حمال‌های خیلی خوبی هستیم و خیلی خوب حمالی می‌کنیم، اما متاسفانه نوکرهای خوبی نیستیم، ولی بندگان خدا هستیم و سعی می‌کنیم برای بندگان خدا نوکری نکنیم. تلاش من در طول زندگی‌ام این بوده که هیچ زمانی اهل تملق و چاپلوسی نباشم و رضایت خدا را در نظر بگیرم. اگر موفقیتی هم بوده سعی شده برای رضایت افراد نباشد. من اهل هیچ روزنامه، حزب، سیاست و دار و دسته خاصی نبودم. به قول فردوسی‌پور ما با افرادی که کار می‌کردیم، اختلاف نظر داشتیم اما به خاطر کار بوده. اگر اخلاص داشته باشیم و رضایت خدا را در نظر بگیریم خداوند خودش کمک می‌کند و مسیرها باز می‌شود و طوری پشتیبانی می‌شوید که خودتان نمی‌فهمید که از کجا بوده است.

پورمحمدی سپس به حضورش در شبکه تهران اشاره کرد و گفت: در شبکه تهران فضا برای کار من خوب نبود و من را اذیت می‌کردند به طوری که نتوانم کار کنم اما کم کم خدا کمک کرد و دیدند که من بی‌اخلاق نیستم آنها حتی به یک روزنامه پول دادند تا نمره من را صفر بدهند.

او خاطره‌ای از حضورش در مشهد و درخواست از امام رضا (ع) تعریف کرد و گفت: از امام رضا خواستم که آبرویم نرود و خوب کار و خدمت کنم. امام رضا هم لطف کرد و طوری شد که در ماه رمضان آن سال از غروب آفتاب تا نیمه شب شبکه تهران با برنامه‌هایی مثل جشن رمضان و پاورچین بهترین شبکه بود.

مدیر سابق شبکه سه تاکید کرد: اگر نخواهیم برای تبلیغات، آمار دادن و ظاهرسازی کار کنیم، باید صداقت و اخلاص در کارمان باشد. خداوند به ما کمک می‌کند. هیچ وقت با رقم‌سازی و آمارسازی کارمان جلو نمی‌رود اگر من بخواهم به دنبال شهرت و قدرت باشم و از شخصیت‌ها و چهره‌های مطرح استفاده ابزاری کنم کارم جلو نمی‌رود.

او از کارمندان، مدیران شبکه سه نیز تشکر کرد و ادامه داد: از ضرغامی هم تشکر می‌کنم. از مدیران خود نیز تشکر می‌کنم که به من اطمینان کردند هر چند من مدیر تو سری‌خوری که نوکری کند، نبودم.

پورمحمدی افزود: از دارابی - معاون سیما- هم که برای رفاه و بهبود حالم و اینکه استراحت کنم، این بار را از روی دوشم برداشت، تشکر می‌کنم. من با ضرغامی هم حرف‌هایی زدم و گلایه‌هایی دارم که اینجا مطرح نمی‌کنم. شب قبل از مراسم تودیعم هم گلایه‌هایی به ضرغامی داشتم. به او گفتم شما رسانه تلویزیون را رها کرده‌اید. به شما گفته‌اند کارتان به تلویزیون نباشد، ما خودمان آن را اداره می‌کنیم. ولی شما نباید اجازه بدهید فردی که در تلویزیون مدیر بوده و دو نفر هم از او راضی نبودند، بر ما مسلط شود.

مدیر سابق شبکه سه گفت: فردی که کاری غیررسانه‌یی داشته، نباید به امثال پورمحمدی، پورحسین، طلوعی، کرمی و رستم‌وندی دستور بدهد. نباید به آدم‌های هنرمند یک آدم بی‌هنر مسلط باشد. ما وقتی می‌خواهیم مدیر منصوب کنیم، نمی‌گویم امتحان هنر ولی یک امتحان عقل از او بگیریم که خیلی ساده هم است.

پورمحمدی تاکید کرد: امتحان عقل چیز خوبی است اگر ما اینجاییم به این خاطر است که می‌خواهیم بگوییم تدبیر نبوده. چرا باید جوری شود که گفته شود جلسه تودیع ممنوع است. با یک نوکر اینطور برخورد نمی‌کنند. حتی کسی که 20 سال خانه شما کار کرده باشد، وقتی می‌خواهد برود با آیینه و آب بدرقه‌اش می‌کنید. نمی‌گویی که ممنوع است. به روزنامه رسمی صدا و سیما هم نمی‌گویی که ممنوع است اسم او را بیاورید یا زنگ نمی‌زنیم به افراد که اگر در این مراسم شرکت کنید، فلان می‌شود. اگر من پورمحمدی خودی نیستم، پس چه کسی خودی است؟ تمام این اتفاقات به خاطر بی‌تدبیری است. ان‌شاءالله با تدبیر و درایت بیشتر روز به روز شاهد برنامه‌های بهتری از تلویزیون باشیم.

پورمحمدی برای مجید زین العابدین مدیر جدید شبکه سوم نیز آرزوی موفقیت کرد.


مصطفی پورمحمدی: اصغر آقا کارش را با عزت تمام کرد

مراسم تودیع و معارفه مدیران شبکه سوم سیما

مصطفی پورمحمدی، رییس بازرسی کل کشور، نیز دقایقی درباره مدیر سابق شبکه سه صحبت کرد.

پورمحمدی گفت: همه گفتند مراسم بغض‌آلود بود. اما چرا این طور تعبیر کنیم؟ یک همکار با عزت و احترام کارش را تمام کرده باید خوشحال باشیم که او با خوبی این دوره را تمام کرده و این همه دعاگو دارد. من خیلی خوشحالم که این وضعیت را دارد اگر طور دیگری این ماموریت را به پایان می‌برد باید بغض در گلویمان می‌ماند. خوشحالم که مهلت اصغر آقا در این دوره به خوبی تمام شد برای او آرزوی توفیق، عاقبت به خیری و سلامت داریم.

پورمحمدی در کنار همسرش

در پایان این مراسم همسر علی‌اصغر پورمحمدی به ذکر مسائلی پرداخت و گفت: من سخنران نیستم که بخواهم از کلمات خاصی استفاده کنم. خیلی خودمانی از دوستانی که در این مدت با همسرم همکاری کردند و گاهی خشم او را تحمل کردند، تشکر کنم. هرجا من و دخترانمان در خانه بودیم و می‌دیدیم کسی برنامه خوبی اجرا می‌کند، از او می‌خواستیم که به او زنگ بزند یا به او می‌گفتیم که کمی آرام‌تر باشد.

همسر پورمحمدی ادامه داد: البته او خیلی اهل تشکر نیست ولی انسانی بسیار عاطفی است و بحث‌هایی که گاهی در منزل می‌شد باعث می‌شد من به همکاران او حسودی‌ام شود. او همکارانش را واقعا دوست داشت و حالتی پدرانه داشت که همه آنها را طوری تربیت کند که بااخلاق باشند و هر جا رفتند موفق شوند.

او سپس به ذکر خاطره‌ای از تلاش پورمحمدی برای ثبت روز تولد حضرت فاطمه (س) به عنوان روز مادر پرداخت.



هنرمندان حاضر در مراسم:

منصور سهراب‌پور‌، سیدامیر پروین حسینی، فریدون جیرانی، فرید شب‌خیز، مهرام رسام، علیرضا افخمی، کمال تبریزی، سعید نعمت‌الله، سامان گلریز، سروش صحت، سعید آقاخانی، خشایار الوند، بهزاد کریمی، سیدجواد هاشمی، آرش قادری، محمدرضا شفیعی، داوود هاشمی، داریوش فرهنگ، مهران مدیری، حمید نعمت‌الله، رضا جاودانی، مزدک میرزایی، عادل فردوسی‌پور،‌ مهدی هاشمی‌نسبت، عباس عزالی‌، بهروز افخمی، پیمان و مهراب قاسم‌خانی‌، شقایق دهقان، بهاره افشاری، مهران غفوریان‌، حمید لولایی‌، بهنوش بختیاری، شهین تسلیمی، مجید صالحی، اصغر نقی‌نژاد، اسماعیل عفیفه، علی ضیاء، حسن فتحی، حسین محجوب، محمد صالح اعلاء، ستاره و لاله اسکندری، زهرا سعیدی، مرجانه گلچین، سعید سلطانی، بیژن بنفشه‌خواه و بهنام تشکر از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.

 

حاشیه مراسم و صحبتها :


*** داریوش فرهنگ پیش از آغاز سخنانش با اشاره به جمعیت حاضر گفت: همه تلویزیون اینجا هستند. پس چه کسی کار می‌کند؟!

*** سیدجواد هاشمی که اجرای این مراسم را به عهده داشت اشاره‌ای داشت به اینکه پورمحمدی از هر شبکه‌ای که رفته، آن شبکه نابود شده.

*** جو حاکم در مراسم بسیار غمگین بود و کلیپ‌هایی با تم احساسی پخش می‌شد، کلیپ‌هایی مثل «خداحافظ» و «کس و کارم»

*** در میان سخنان پورمحمدی جمعیت حاضر او را تشویق کردند که پورمحمدی خطاب به آنها گفت: دست نزنید، چون من جوگیر می‌شوم و حرف‌هایی می‌زنم که برایم بد می‌شود و بعدا یقه من را می‌گیرند.

او همچنین در پایان صحبت هایش گفت: چیزهای را که نوشته بودم، دیگر نخواهم گفت. و با اصرار حاضران هم مطالب نوشته‌شده‌اش را نخواند.

*** در پایان این مراسم بازار عکس یادگاری با هنرمندان و امضا گرفتن از آنها داغ بود.

پورمحمدی و تارخ

مهران مدیری و سروش صحت

مرجانه گلچین

مدیر قدیم و جدید شبکه سه

داریوش فرهنگ و فریدون جیرانی

تودیع و معارفه

مهران غفوریان

مراسم تودیع و معارفه پورمحمدی

پورمحمدی 1 کات دوباره سینما با سعید روحی
 
آقای ضرغامی شما دو سال است که تلویزیون را رها کرده‌اید/ من مدیری که توسری خور باشد و خوب نوکری کند، نبودم/ با یک نوکر هم این طور رفتار نمی کنند/ اگر من پورمحمدی خودی نیستم، پس چه کسی خودی است؟
اگر من خودی نیستم پس چه کسی خودی است؟
پس از شایعات و حدس و گمان ها بلاخره روز موعود که مراسم تودیع و معارفه جناب آقای پورمحمدی بود فرا رسید. برای اولین بار بسیاری از هنرمندان شاخص سینما و تلویزیون در چنین مراسمی حضوری چشمگیر داشتند که نشان از دوستی و رفاقت عاطفی و عقلانی طرفین نسبت به یکدیگر بوده نه صرفا یک رابطه کاری و اداری که پس از پایان ماموریت طرفین دوستی ها هم به فراموشی سپرده میشود.
 
پورمحمدی به دلیل صراحت لهجه و مدیریت بسیار قوی و هوشمندانه و همینطور حمایت همه جانبه از برنامه سازان حتی در بدترین و سخت ترین شرایط که از هرسو مورد انتقادات شدیدجناحهای مختلف بود زبانزد خاص و عام است . او هیچگاه در مواقع خطر سنگر لرزان فیلمسازان را رها نکرد و همانند بسیاری از مدیران صدا و سیما که با اولین و کوچکترین انتقاد چنان خود را از آن برنامه ای که مدیر و متولی اش بودند جدا میسازند که انگار تهیه کننده خودسرانه و بدون گذراندن مراحل سخت و طاقت فرسای تصویب و تهیه شخصا مبادرت به ساخت و پخش برنامه نموده است . همه مشکلات و مصائب را بر سر او میشکنند مبادا که همین انتقادات و زمزمه های معمولی به حذف آنها از منصب و میز و مدیریت ختم شود.
 
پورمحمدی و مهران مدیری
 
در این حال و هوا پورمحمدی توانست بدعت گذار بهترین و پرمخاطب ترین برنامه های سیمای جمهوری اسلامی ایران باشد. اعتماد و حمایت از برنامه ساز مهمترین اصل موفقییت او در امر مدیریت بود . به همان اندازه ای که تکیه گاه حامی و پشتیبان عوامل و دست اندرکاران بود به همان اندازه هم سختگیر. نکته سنج . پیگیر و ناظر بود . به موقع شدیدترین توبیخ ها و تنبیه ها را برای کسانی که نتوانستند پاسخ اعتماد و حمایت او را که همان ساخت برنامه های جذاب و پر مخاطب برای بینندگان است را اعمال میکرد.
 
رفتن او از شبکه سوم سیما با موج گله ها و دلخوری های بسیاری همراه شد اما انتقادات تند و شدید او از ریاست رسانه ملی و معاونت سیما در روز تودیع و معارفه اش شنیدنی ایست . خلاصه ای از مراسم و صحبتهای آقای پورمحمدی را بخوانید.

 
 
       ( سعید روحی . کات دوباره )

 
پورمحمدی 3
 
به نقل از فارس، مدیر سابق شبکه سه ضمن گلایه از رئیس رسانه ملی گفت: آقای ضرغامی شما دو سال است که تلویزیون را رها کرده‌اید. به شما گفته اند که کاری به کار تلویزیون نداشته باشید ما آن را خیلی خوب اداره می کنیم، اما این طور نیست.

مراسم تجلیل از علی اصغر پورمحمدی -مدیر سابق شبکه سه سیما- بعد از ظهر روز گذشته -26 مهرماه- با حضور مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور، علی فتح‌الله‌زاده مدیرعامل باشگاه استقلال، سیدمحمدهادی ایازی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، حجت‌الاسلام سیدمحمدمهدی طباطبایی نماینده سابق مجلس، سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، سیدمحمد پولادگر رئیس فدراسیون تکواندو و جمع کثیری از هنرمندان در تالار ایوان شمس برگزار شد.

پورمحمدی در کنار امین تارخ و مهران مدیری

از جمله هنرمندان و برنامه سازان تلویزیونی حاضر در این مراسم می توان به مهران مدیری، کمال تبریزی، بهروز افخمی، فریدون جیرانی، امین تارخ، داریوش فرهنگ، عادل فردوسی پور، حسن فتحی، محمد صالح اعلا، پیمان و محراب قاسم خانی، همایون اسعدیان، حمید لولایی، مزدک میرزایی، رضا جاودانی، ستاره اسکندری، لاله اسکندری، بهزاد کاویانی، حسین ذکائی، حسین محجوب، شقایق دهقان، محمدرضا شفیعی، مجید صالحی، خشایار الوند، بیژن بنفشه خواه، شهرام قائدی، ژیلا صادقی، سامان گلریز و مهران غفوریان اشاره کرد.

عادل فردوسی پور ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

 

پورمحمدی: ما حمال های خوبی هستیم اما نوکر نیستیم


بنا بر این گزارش، در این مراسم پورمحمدی در سخنانی گفت: کلاً ما پورمحمدی ‌ها چند برادر هستیم، اصغر، اکبر، محمد، و علی که بهترین ما بود و شهید شد، حمال های خیلی خوبی هستیم و خیلی خوب حمالی می‌کنیم، اما متاسفانه نوکرهای خوبی نیستیم. بندگان خدا هستیم، اگر خداوند قبول کند، سعی می کنیم برای بندگان خدا نوکری کنیم اما برای امام حسین(ع)، برای ائمه اطهار و برای پدر و مادر و احیانا خانواده اگر لیاقت داشته باشیم، نوکری انجام می دهیم.

پورمحمدی 6

اهل بده، بستان هم نبودم، سیاسی کار نبودم، سیاست زده نبودم

 

وی ادامه داد: تلاشم هم این بوده که در طول زندگی خود هیچ زمانی اهل تملق و چاپلوسی نباشم، رضای خدا را در نظر بگیرم و اگر هم موفقیتی بوده است، برای این بوده که برای رضایت افراد نباشد. هرچند که با همه مردم، مسئولان و مراجعه کنندگان تعامل خوب و سازنده ای داشتم، هرچند که اهل بده، بستان هم نبودم، سیاسی کار نبودم، سیاست زده نبودم. اهل هیچ روزنامه، سایت، حزب و دارو دسته خاصی نبودم.

پورمحمدی تصریح کرد: دوست داشتم کار انجام بدهم با کمک شما عزیزان. اگر بحثی بوده، حرفی بوده، دعوایی بوده، به قول آقای فردوسی پور، با هم اختلاف نظر داشتیم همه به خاطر کار بوده است.

پورمحمدی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: دوستان اگر در کارمان اخلاص داشته باشیم و رضای خداوند را در نظر بگیریم، خداوند به ما کمک می کند و مسیرها باز می شود و کارها با یک پشتیبانی خاصی انجام می شود که خودمان هم نمی دانیم و می گوییم چطور موفق شدیم.

بنا بر این گزارش، پورمحمدی که سخنرانی اش به لحظاتی پس از اذان مغرب موکول شده بود با گلایه مندی از این رویداد ابراز داشت که من ناراحتم از اینکه ما الان نماز نخوانیم و حرف بزنیم با هم، سپس سخنان خود را اینگونه ادامه داد: من در شبکه تهران که رفتم، فضای کار برایم خوب نبود. جو سیاسی کشور التهاب داشت. من را اذیت می کردند. به هر حال با من خوب نبودند و می خواستند من نتوانم کار کنم. تا اینکه کم کم جور شد و خداوند کمک داد و دیدند که من خیلی هم بداخلاق نیستم. در یک روزنامه ای پول داده بودند و نوشته بودند که مثلا نمره آقای مفید 20 و نمره پورمحمدی صفر. وی تصریح کرد: بعدا آن روزنامه نگار متوجه شد که نباید به ما صفر می داد و حداقل یک دویی، پنجی، هفتی می داد. من دو سال در قم درس خوانده ام و اگر اخلاقم خوب است به همین دلیل است. معلم ریاضی ما در قم به هیچ کس صفر نمی داد. یک هفت یا پنجی می داد و می گفت بالاخره فرق شما با گربه این است که یک چیزهایی می دانید از ریاضیات.

پورمحمدی مدیر سابق شبکه سوم سیما

می خواستم آبرویم نرود و بتوانم خدمت کنم

 

مدیر سابق شبکه سه توضیح داد: بعدا آن دوست نویسنده نزد من آمد و گفت من ناراحتم بابت آن نوشته و من هم گفتم حداقل یک 13 به ما می دادید. ما سالها در رادیو اول بودیم. در تلویزیون هم این همه برنامه خوب داشتیم و کارهای طنز قوی داشتیم. آن وقت شما به ما صفر می دهید.

مدیر سابق شبکه سه گفت: حرفم این است که ما را اذیت می کردند. من به مشهد سفر می کردم البته با خانمم و همیشه سفرها را با ایشان می روم. هرچند که در حق همسر و فرزندانم ظلم زیاد کرده ام اما برای اینکه مقداری از این ظلم ها کاهش پیدا کند، سفرها را با همسرم می رفتم. رفتیم مشهد. آقای احمد زاده که اتفاقا ایشان هم ابتدا با من خوب نبود، گفت ما برای جشن رمضان لوکیشن نداریم و شما از امام رضا(ع) بخواهید که یک جای خوب برای ما پیدا شود. ما به مشهد رفتیم و اتفاقا مرحوم کردان را هم آنجا دیدیم و من یادم رفت، اما وقتی آمدیم بیرون یادم افتاد و ایستادم رو به حرم و گفتم یا امام رضا(ع) آقای احمدزاده این خواسته را از شما داشتند. حال جشن رمضان که هیچ، تمام شبکه تهران برای شماست.

وی اظهار داشت: از امام رضا (ع) خواستم نه برای اینکه پورمحمدی مشهور و محبوب باشد، می خواستم آبرویم نرود و بتوانم خدمت کنم و برنامه هایی بسازم که مردم، خدا، رهبری و ائمه اطهار از من راضی باشند. در آن سال لطفی شامل حال من شد که از موقع غروب آفتاب تا نیمه شب بهترین شبکه بودیم با برنامه هایی مانند شب‌های رمضان، پشت کنکوری‌ها و پاورچین. آن موقع آقای مهاجرانی هم رئیس ما بودند و ما هم ایشان را خیلی دوست داریم و ایشان هم خیلی من را دوست داشتند.

 

وی عنوان داشت: حرفم این است که اگر ما نخواهیم برای تبلیغات، ظاهرسازی، آمار دادن کار کنیم و صداقت و اخلاص در کارمان باشد و دوست داشته باشیم مردم از ما راضی باشند، خداوند نیز به ما کمک خواهد کرد. اگر بخواهیم مانند برخی از این مدیران و روابط عمومی هایشان بگوییم که ما فردوگاه رفتیم، 13 بار استقبال کردیم، اسکان در هتل از مهمانان، چاپ بنر 27 مورد و ... به چه درد می خورد؟

حجت السلام ابوترابی

وی افزود: نمی دانم در کجای دنیا به مقام بالاتر آمار می دهند و کتاب چاپ می کنند. در این موارد هیچ وقت کار جلو نمی رود. اگر من در کارم اخلاص نباشد، دنبال شهرت و قدرت باشم و از مقامات و مسئولین و چهره های محبوب و شخصیت ها و آیات عظام بخواهم استفاده ابزاری کنم، خداوند به من کمک نمی کند. هرچقدر که تلاش کنم و هر روز هم یک مسئول بیاورم و عکس بیندازم هیچ فایده ای ندارد. ما باید در کارمان اخلاص داشته باشیم.

 

 

من یک مدیری که توسری خورده باشد و خوب نوکری کند، نبودم

وی در ادامه سخنانش خطاب به حاضران در مراسم گفت: از همه شما عزیزان به خصوص کارمندان و مدیران شبکه سه تشکر می کنم، شما را خیلی اذیت کردم. از آقای مهندس ضرغامی هم تشکر می کنم. از آقای مهاجرانی و آقای میرباقری هم تشکر می کنم. به من لطف و اعتماد داشتند اما من یک مدیری که توسری خورده باشد و خوب نوکری کند، نبودم و من از مدیرانم معذرت خواهی می کنم.

 

وی ادامه داد: از آقای دکتر لاریجانی که به من در آن دوران حساس لطف داشتند و از من حمایت می کردند تشکر می کنم. از آقای ضرغامی تشکر می کنم و از آقای دارابی تشکر می‌کنم که برای رفاه من و بهبود حال من و برای اینکه من استراحت کنم این بار را از دوش من برداشتند.

آقای ضرغامی شما دو سال است که تلویزیون را رها کرده اید

 

وی با بیان اینکه از جناب آقای ضرغامی هم خیلی تشکر می کنم، ایشان واقعا به من لطف داشتند اما من گلایه هایی هم به ایشان دارم که اینجا مطرح نمی کنم، عنوان داشت: از آقای ضرغامی گلایه هایی دارم و با ایشان شب قبل از تودیع حدود یک ساعتی حرف زده ام، گله ای که از ایشان داشتم این بود که آقای ضرغامی شما دو سال است که تلویزیون را رها کرده اید. به شما گفته اند که شما کاری به کار تلویزیون نداشته باشید و ما خیلی خوب اداره می کنیم، اما این طور نیست.

 

وی تصریح کرد: آقای ضرغامی شما نباید اجازه می دادید مثلا فردی که در تلویزیون ما مدیر بوده، دو نفر از او راضی نبودند او را بر ما مسلط کنید. فردی که قبلا مثلا رئیس حراست یک فروشگاهی در شهر ری بوده است. مدیر آن فروشگاه هم نبوده، او نباید به پورمحمدی، دکتر پورحسین، دکتر کرمی، دکتر رستم وندی، دکتر طلوعی و ... که همه تجربه دارند دستور بدهد. نباید جوری باشد که تلویزیون ما یکسری مدیر با تجربه، مسلط، مسلمان و هنرمند، یک آدم بی هنر بر آنها مسلط شود.

 

از مدیرانتان امتحان هنر نه امتحان عقل بگیرید

 

وی ادامه داد: درخواست دیگری که از مهندس ضرغامی دارم، این است که نمی خواهیم وقتی یک مدیر را منصوب می کنید، نمی گویم امتحان هنر، بلکه امتحان عقل از او بگیریم.

کمال تبریزی

پورمحمدی که در این بخش از سخنانش با تشویق حضار مواجه شده بود، این طور سخنان خود را ادامه داد که درست است که آقای پورمحمدی رئیس بازرسی کل کشور اینجا هستند اما این منجر نمی شود که من از حاشیه امنیت بالایی برخوردار شوم.

وی اظهار داشت: امتحان عقل چیز خوبی است، اگر ما امروز اینجا هستیم برای چیست؟ به خاطر این است که عقل نبود. ما همیشه در نمازخانه شبکه سه که 200 نفر جا ندارد، جلسات تودیع و معارفه خود را برگزار می کردیم. چرا شما باید یک جویی بسازید که برگزاری این مراسم ممنوع است. مگر ما چه کاری می خواستیم انجام بدهیم؟

 

با یک نوکر هم این طور رفتار نمی کنند

اگر من پورمحمدی خودی نیستم، پس چه کسی خودی است؟

وی عنوان داشت: با یک نوکر هم این طور رفتار نمی کنند. یک سرایدار هم وقتی در خانه ای 20 سال کار می کند، روزی که می خواهد برود، آینه و قرآن و آبی برایش می گیرند و می گویند خداحافظ شما به سلامت. این چه نوع برخوردی است که در شبکه می گویند این مراسم برگزار نشود. به روزنامه جام جم می گویید اسم این فرد را نیاورید و از این دست کارها. به دوستان هم تماس بگیرید که اگر به این جلسه رفتید عیسی را از تو می گیریم، موسی را می گیریم و فلان می کنیم. مگر ما می خواهیم کار کنیم؟ اگر من پورمحمدی خودی نیستم، پس چه کسی خودی است؟

وی اظهار داشت: این گلایه ها را بنده دارم و تمام این ها هم به خاطر بی تدبیری است و همان عقلی که می گویم لازم است. مقام معظم رهبری در خراسان شمالی فرمودند که از بی تدبیری است که ما الان بعضی جاها به مشکل می خوریم.

وی در پایان سخنانش گفت: ان‌شاءالله که با تدبیر و درایت بیشتر ما در تلویزیون شاهد برنامه های بهتری باشیم. برای دوست عزیز و همکار متعهدم که پیشینه خیلی خوبی دارد و قبلا هم در سپاه بوده بعد هم به خبر امده، آقای زین العابدینی که به شبکه سه آمده آرزوی موفقیت می کنم.



 
 
 

  

       حسین ملکی مدیر فیلمبرداری ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

مطلع شدیم که یکی از بهترین و خوش اخلاق ترین فیلمبرداران سینمای ایران در بستر بیماری قرار دارد. ( حسین ملکی )

خواستیم به این بهانه نگاه کوتاهی داشته باشیم بر پنجاه سال حضور حرفه ای او در سینمای ایران . کسانی که بیشتر پشت صحنه و دوربین قرار دارند و مردم آنها را نمی بینند و فقط از بازیگران مصاحبه ، خبر ، تعریف و تمجید ، عکس و امضاء میبینند . معروفییت و محبوبیتی که بدون حضور چهره های حرفه ای ، همچون حسین ملکی به عنوان مدیر فیلمبرداری و سایر عزیزان زحمتکش پشت صحنه دست یافتنی نیست.

از اهالی سینما اگر بپرسید مهمترین ویژگی او چیست؟ مطمئنا بیشتر دوستان و همکاران از حسن خلق و رفتار و کردار صمیمی اش با عوامل گروه فیلمبرداری میگویند . افتخار آشنایی من با این پیشکسوت دوست داشتنی بر میگردد به فیلم گروهبان ساخته استاد مسعود کیمیایی که در شهرهای نوشهر ، چالوس و متل قو ( سلمانشهر ) فیلمبرداری میشد. با اینکه من جوان کم سن وسالی بودم و هیچ آشنایی با عوامل سینما از نزدیک نداشتم اما برخورد خوب ، افتادگی و مرام و معرفتش ،به من و سایر دوستان دلگرمی و اعتماد به نفس میداد برای یادگیری عاشقانه سینما .

شاهد احمدلو کارگردان سینما و سریال خانه اجاره ای که هرشب شاهد پخش آن از شبکه سوم سیما هستید ،در آن فیلم کودک ده ساله ای بود که نقش فرزند احمد نجفی گروهبان از اسارت برگشته را بازی میکرد . دومین حضور شاهد مقابل دوربین۳۵ ، پس از سکانس کوتاه اما بیاد ماندنی فیلم سرب ، که او و چند نوجوان جلوی سینما ایستاده اند و شاهد قصه فیلمی را که تماشا کرده برایشان بازگو میکند . و پس از آن دندان مار و گروهبان.

شاهد احمدلو ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

قطعا حمایت همه عوامل حرفه ای خصوصا ، استاد کیمیایی ، محمود کلاری ، محمدرضا شرف الدین ، گلچهره سجادیه و حسین ملکی در طول ساخته شدن فیلم گروهبان از (شاهد احمدلو ) نوجوان ، که کنجکاوانه راجع به دوربین، فیلم ،لنز و سینما میپرسید و تشنه یادگیری بود ، عاشقی تمام عیار برای هنر هفتم ساخت.

حسین ملکی با حوصله و مهربانی تمام پاسخگوی سوالات ریز و درشت شاهد بود و مثل سایرین او را تشویق و ترغیب به یادگیری میکرد . .هرچند نباید از زحمات پدر شاهد (محمد ولی احمدلو ) که مدیر تدارکات در فیلمهای سینمایی بود براحتی گذشت. او همیشه دوست داشت شاهد را در بالاترین سطوح سینما ببیند که خوشبختانه این اتفاق افتاد و او خیلی زود به کارگردانی سینما رسید و چهار فیلم سینمایی و چند سریال در کارنامه اش به چشم میخورد . سریال طنز خانه ی اجاره ای تازه ترین کار اوست که هرشب از شبکه سوم سیما در حال پخش است .

و اما به پیشکسوت عکاسی و فیلمبرداری سینما بازمی گردیم .

      حسین ملکی و ایرج قادری ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

حسین ملکی سینما را با عکاسی آغاز کرد و بسیاری از فیلمهای مطرح ،چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب با عکسهای زیبای او به مردم معرفی میشدند . عکسهایی که در پوستر و پلاکارد یک فیلم ضامن موفقیت و یا عدم استقبال مردم بود و سهم بسزایی در گیشه و فروش فیلم ایفا میکرد .

بیش از ۳۸ فیلم حاصل تلاش او در عرصه عکاسی سینماست که از آن جمله میتوان به فیلمهای کشتی آنجلیکاُ ، آوار ، شيرسنگي ، در مسير تندباد ، گراند سينما ،تيغ و ابريشم ، سناتور و... او براي پنج فيلمي کن نام بردم کانديد شده بود و در نهايت سيمرغ بلورين بهترين عکاسي را براي فيلم سينمايي ريحانه از آن خود کرد.

او همزمان با عکاسی در بعضی از فیلمها به عنوان بازیگر ، ظاهر میشد و جلوی دوربین همکارانش قرار میگرفت که ماحصل آن بازي در بيش از چهل فيلم سينمايي است .تعدادي از فيلمهاي او عبارتند از :

به چند نمونه از فیلمهایی که بعد از انقلاب در آنها بازی داشته اشاره ای میکنیم. در فیلم (سناتور ) ۱۳۶۴ نقش گروهبان ژاندارمری در رژیم پهلوی را بازی میکرد که نیروی استوار حقگو ( فرامرز قریبیان ) بود . در فیلم (تاراج ) ساخته زنده یاد ( ایرج قادری ) هم مباشر زینال بندری ( جمشید هاشم پور ) بود . او پس از انقلاب در پانزده فیلم سینمایی به عنوان بازیگر حضور داشت که مهمترین آن فیلم سینمایی ( ترن ) ساخته کارگردان فقید سینمای ایران ، زنده یاد ( امیر قویدل ) بود . فیلمی روان و خوش ساخت از تلاش مردان مبارز در راه آهن کشور که برای تامین سوخت مردم شمال در زمستان ۱۳۵۷ تا پای جان ایستادگی میکنند و به شهادت میرسند . این فیلم به یاد ماندنی بارها و بارها در ایام الله دهه فجر از شبکه های سیما پخش شد .در آن فیلم حسین ملکی در کنار فرامرز قریبیان و زنده یاد خسرو شکیبایی بازی شیرین و جذابی را از خود به جا ی گذاشت . همینطور دوبله بسیار حرفه ای و ارزشمند مرحوم ( عزت الله مقبلی) که به جای حسین ملکی حرف میزد ، به بیشتر دیده شدن این نقش و (فیلم ترن) نزد منتقدین و تماشاچیان جشنواره هفتم فیلم فجر کمک بسیاری کرد.

حسین ملکی به دعوت ( علیرضا داوودنژاد ) برای فیلم شاخص و با احساس ( نیاز ) برای نخستین بار پشت دوربین 35 به عنوان مدیر فیلمبرداری سینما رفت ، و از آن روز تا به حال بسیاری از آثار ساخته شده نام او را در تیتراژ خود جای داده اند.


حسین ملکی چندی پیش بر اثر تصادف با خودرو از ناحیه پا بطور جدی آسیب دید و در حال حاظر چند هفته ایست که در منزل بستری شده و دوره نقاهت را پشت سر میگذارد . آقای سید احمد میر اعلایی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی هفته گذشته به منزل آقای ملکی رفت و از وی عیادت کرد . این چندمین باریست که جناب میر اعلایی جدای از مسولییت و وظیفه ،به محض اطلاع از احوالات سینماگران به سراغشان رفته و تا حد توان گره از مشکلاتشان باز میکند که بسی جای تقدیر و تشکر دارد .


ما هم برای این فیلمبردار و پیشکسوت سینما و همه بزرگان و هنرمندان واقعی مانند آقای ملکی آرزوی سلامتی و تندرستی داریم .

( سعید روحی ، کات دوباره سینما )


 


وقتی گلشیفته فراهانی هم پشیمان است هم نه!

کار من فاجعه بود؟!!! در سینمای ایران بدتر از سگ با آدم رفتار میکنند

مصاحبه اختصاصی گلشیفته فراهانی با روزنامه گاردین
گلشیفته فراهانی در تازه ترین اظهارات خود درباره حرکت غیر اخلاقی اش توضیحاتی عجیب و البته متناقض و ایضا مضحک ابراز کرده است. او در گفتگویی با روزنامه گاردین به بیان نظرات خاص و شاذ خود درباره ایران و فضای اجتماعی آن و هم چنین سینما پرداخته است و از سینمای ایران به عنوان شکنجه گاه یاد کرده است.

                   اسکار فرانسوی ها

روایت روزنامه گاردین از عمل وی اما اینچنین آغاز می شود ؛« فراهاني در ويدئويي سياه و سفيد همراه با «اميدهاي جوان» سينماي فرانسه، كه تعدادشان به 30 نفر مي‌رسيد، حاضر شد تا «سزارز» را تبليغ كند. سزارز «اسكار فرانسوي‌ها» است و او در اين مراسم بازي نقشي كه در كمدي موفق «سي‌تو موئق، ژت‌تو» (اگر بميري مي‌كشمت!) داشت، نامزد دريافت جايزه شده بود. در اين تبليغ از هر يك از هنرپيشگان خواسته شد يكي از لباس‌هاي خود را از تن خارج كنند تا «جسماً و روحاً» هنر خود را به نمايش بگذارند. فراهاني تصميم گرفت (....)را در معرض نمايش قرار دهد و در اين حال گفت: «من به روياهاي شما تجسم مي‌بخشم.» اما آنچه پس از اين حادثه در ايران اتفاق افتاد مشابه زلزله‌اي فرهنگي بود.»

              

گاردین در توصیف وضعیت فراهانی پس از نقل این امر نوشته است:« او در حالي كه سرش را در دستانش گرفته بود گفت: «فاجعه بود! دقيقاً نمي‌دانم چند ميليون نفر فرداي آن روز نام مرا در گوگل تايپ كردند، نمي‌خواهم بدانم...»



             

فراهاني در این مصاحبه با فرافکنی خاصی گفته است که هرگز قصد شوكه كردن ايرانيان يا تحريك آنها را نداشته است. هميشه همين‌طور است كاري مي‌كني و ناگهان ........ مي‌دانستم مشكل است. اما من اكنون در فرانسه زندگي مي‌كنم و بايد اينجا فعاليت كنم. بالاخره يا در اينجا هستم يا نيستم.

         قصد شوکه کردن ایرانیان را نداشتم


             

اين مساله براي من و خانواده‌ام و كل جامعه ايران شوك‌آور بود. مساله خوب! اين است كه بحثي به راه افتاد كه در غير اين صورت هرگز پيش نمي‌آمد. من ديدم افرادي به من توهين مي‌كردند، بعضي پاسخ آنها را مي‌دادند و بعضي از من دفاع مي‌كردند و بعضي دوباره به من توهين مي‌كردند. درگيري‌هاي زيادي بين خانواده‌ها ايجاد شد....» و سپس حال و روز خانواده اش را چنین توصیف می کند:« خيلي بد بود. اين اولين باري بودكه آنها نتوانستند از من دفاع كنند. آتش چنان گسترده بود كه دامن آنها را نيز گرفت.
                           اوضاع دهشتناکی داشتم
 
   

اوضاع دهشتناکی داشتم و همش کابوس میدیدم ، خیلی حرص خوردمو زجر کشیدم ، اما پس از مدتي به دليل پيشينه پدرم ، كه خود را از طبقات پايين جامعه بود و همراه و همگام مردم ،احساسات آنها هم تغيير كرد و با پدرم و خانواده ام کمی مهربانتر شدند. پدرم مي‌ترسيد و همیشه میگفت وای به روزی که حمايت مردم را از دست بدهی . زيرا مردم براي او بسيار مهم بودند. او همه زندگي‌اش با مردم بود و همه چيز را فدای آنها كرد.

   

                  تبعید مانند مرگ است

فراهاني در عین حال اعترافاتی خاص از نحوه برخورد با وی در غرب و ابزاری بودنش را بیان داشته است . او می گوید :« تبعيد مانند مرگ است. به عمق آن نمي‌توان پي برد تا زماني كه دچارش شوي. تمام دنيا مي‌خواهد تو را در نقش قرباني ببيند و تو را به آن سو مي‌كشاند زيرا دوست دارد بدبختي تو را نظاره كند. مانند تماشاي فيلم مستهجني است كه در تو اين احساس را ايجاد مي‌كند كه از آنها خوشبخت‌تري، اما در واقع به آنها اهميتي نمي‌دهند. آنها مي‌گويند: «بياييد، ما از شما مراقبت مي‌كنيم، سپس از شما سوءاستفاده مي‌كنند و به شما پاسپورت نمي‌دهند. من تنها يك هنرپيشه هستم و مي‌خواهم فعاليت كنم.»

گلشیفته فراهانی

نکته تاسف آور دیگر در این گفتگو نگاه شیفته وار فراهانی به پاریس به عنوان یک شهر بی قید و بند است. او از زندگی بی قید در پاریس خشنود است و آن را اینچنین ابراز می کند:« براي اولين بار در زندگي خوشحالم كه زن هستم!پاريس شما را از هر گناهي كه فكر مي‌كنيد به خاطر زن بودن مرتكب شده‌ايد رها مي‌سازد! شما را پاك مي‌كند و احساس آزادي مي‌كنيد!!» او به روسري سفيدش اشاره می کند و مي‌گويد: «اين دوست قديمي من است، بزرگترين مشكل هنرپيشگان زن ايراني، دولت نيست بلكه دنياي بيرون است كه تصور مي‌كند ما با روسري از شكم مادر زاييده مي‌شويم!! به ليلا حاتمي نگاه كنيد. معمولاً پس از برنده شدن در مراسم اسكار (براي فيلم جدايي فرهادي) پيشنهادهاي كار زيادي به يك هنرپيشه ارايه مي‌شود، اما پيشنهادي به او نشده است در حالي كه او قادر است به چهار زبان صحبت كند.»

اما اوج این گفتگو در جایی است که فراهانی به همه گذشته خود و حتی سینمای ایران پشت پا می زند و با الفاظی خاص از آن یاد می کند . او کار در سینمای ایران را شکنجه شدن به شمار آورده و با بیانی خاص در خصوص عملکرد فرهادی کنایه ها و طعنه هایی صریحی را به زبان می آورد
            اصغر فرهادی مرا شکنجه میداد


گلشیفته فراهانی در کنار اصغر فرهادی

«.فراهانی از فيلمبرداري فيلم درباره الي مي‌گويد و اين كه فرهادي او را «شكنجه» مي‌كرد و او را مجبور مي‌كرد نيم ساعت در ساحل درياي خزر داد بزند و صبحانه آرد نخود بخورد تا صدايش در فيلمبرداري گرفته شود. اصغر فرهادی مرا شکنجه میداد . در صحنه ای دیگر از فیلم ، هنگام فیلمبرداری به دليل ضربه‌اي كه بازيگر ديگر آن ، در خلال فيلم به او وارد كرد، پرده گوشش سوراخ شد اما كارگردان اجازه نداد تا انتهاي روز بعد و پايان فيلمبرداري به بيمارستان برود.این صحنه در فیلم هست. آنها ديگر از آن زمان با هم صحبت نكردند. از آن روز تا بحال با فرهادی حرف نمیزنم.

                   گلشیفته فراهانی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

فرهاني مي‌گويد: «او دوست من است اما نمي‌تواند با من صحبت كند. او از ايران خارج مي‌شود و دوباره برمي‌گردد. اما من الان شيطان هستم. او مي‌گويد: «من از هر فيلمي كه بازي كردم زخمي در بدن دارم.
و آستين و شلوارش را بالا مي‌زند تا آنها را نشان دهد و می گوید آنها بدتر از سگ با تو رفتار مي‌كنند. تو بايد مانند برده كار كني تا آنها را خشنود كني. اوضاع بايد اين گونه باشد. بايد در هر فيلمي احساس كني كه كار آخر توست.»

گفتگوی گلشیفته فراهانی با روزنامه انگلیسی گاردین رونمایی از یک محصول ناب سینمای ایران است. کسی که متناقض سخن می گوید ،اصول مشخص و جهان بینی محکمی ندارد،معلوم نیست چه می کند و چه هدفی دارد . او معترف است که کارش «فاجعه» بوده و اکنون یک «شیطان» است و برای ماندن در فضای هنری این عمل را انجام داده است و اکنون به دلیل بازخوردها ازآن پشیمان است . اما بلافاصله از هوای آزاد پاریس و نفرت از همزاد بودن با روسری و خاطرات تلخ اش از سینمای ایران میگوید و نشان می دهد در برابر اقامت در پاریس و نقش آفرینی های نصفه و نیمه در سینمای غرب حاضر است این بها را بپردازد .بهایی که حتی شاید به قیمت منفک شدن دائم او از ایران بینجامد .

       عکسهای صحنه و پشت صحنه فیلم سینمایی ( درباره الی )

                 آخرین فیلمی که گلشیفته در ایران بازی کرد.

درباره الی 2

درباره الی 1

درباره الی 3

درباره الی 4

درباره الی 5

درباره الی 6

درباره الی 7

درباره الی 8

درباره الی 9

درباره الی 10

درباره الی 12

درباره الی 13



اگرچه جوجه ها را آخر پاییز می شمارند اما نیمه اول سال هم، زمان بدی برای چرتکه انداختن نیست. مخصوصا اگر پای ستاره ها در میان باشد که خبردار شدن از حال و روزشان، ماهی یک بار هم حداقل برای طرفدارانشان کم است. در نیمه اول امسال، تعدادی از بازیگران شناخته شده و ستاره های محبوب، هیچ کار سینمایی نکردند و ترجیح دادند اوقاتشان را به کارهای دیگری بگذرانند.


ستاره هایی که از ابتدای سال، نه روی خوشی به پروژه های سینمایی نشان دادند و نه سراغ کارهای تلویزیونی رفته اند و نه حتی در تئاتر سر و کله شان پیدا شده یا حتی اگر کاری داشته اند، هیچ انعکاس خبری نداشته است. به این فهرست نگاهی بیندازید:

پرویز پرستویی

 

استاد پرویز پرستویی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

استاد پرویز پرستویی پس از بازی در دو پروژه ای که به خاطرشان راهی شمال کشور شده بود، ترجیح داده فعلا هیچ کاری نکند. "خرس" تازه ترین فیلم سینمایی هنرمند خوب و خوش ذوق مازندرانی مان خسرو معصومی که در آن با فرهاد اصلانی و مریلا زارعی همبازی بود و در زمستان سال گذشته و در سرما و برف شدید در روستاهای اطراف ساری فیلمبرداری شد و "من و زیبا" آخرین پروژه هایی بوده اند که استاد پرستویی در آنها به ایفای نقش پرداخت . آخرین فیلمی هم که از ایشان به اکران درآمد، فیلم "سیزده 59" سامان سالور بود که سرمایه گذار و یکی از تهیه کنندگان آن فیلم هم ایشان بودند . متاسفانه به دلیل عدم همکاری شورای صنفی نمایش و اکران به موقع فیلمهای سینمایی ، خصوصا فیلمهای ژانر دفاع مقدس که ( ۱۳۵۹سیزده پنجاه و نه) هم شامل همین گروه میشد ، نتوانست فروش مناسبی در گیشه به دست آورد و استاد پرستویی با سرمایه گذاری این فیلم به شدت متضرر شده و این اولین تجربه تهیه کنندگی را با خاطره ای بد پشت سرگذاشت. پرویز پرستویی در فیلم سینمایی "چ"، پروژه در دست ساخت دوست ، رفیق و کارگردان وفادارش، ابراهیم حاتمی کیا هم نقشی ندارد.


2. لیلا حاتمی

لیلا حاتمی

خانم سیمین، اگرچه این روزها قراردادش با مهرجویی را بسته تا با فیلم "چه خوبه برگشتی" برای چندمین بار جلوی دوربین این کارگردان برود اما از ابتدای سال 90 تا انتهای شش ماه اول سال، کار سینمایی خاصی نداشته است. قرار بود بار دیگر او در فیلم سینمایی "سر به مهر" هادی مقدم دوست بازی کند. او فیلم "پله آخر" را در نوبت اکران دارد.


3. پارسا پیروزفر

پارسا فیروزفر ( کات دوباره )

پسر چشم روشن سینما و تلویزیون، هیچ وقت پرکار نبوده. او بعد از عید امسال تنها به یک جلسه روخوانی نمایشنامه "خرده جنایت های زن و شوهری" در مجموعه ایرانشهر بسنده کرد و پس از آن هم راهی آمریکا شد. پارسا تقریبا ساکن این کشور است و شاید به همین خاطر در این شش ماهه هیچ کاری را قبول نکرده است.


4. امین حیایی

امین حیایی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

چه کسی باور می کند مرد پر شر و شور سینمای ایران، بعد از عید کاری نداشته است؟ اگر یکی دو جلسه بازی او در سریال "ساخت ایران" را که به بعد از عید موکول شد، فاکتور بگیریم، امین حیایی بعد از عید هیچ کاری قبول نکرده است. از او فیلم های سینمایی "قلاده های طلا" و "قفس طلایی" این اواخر اکران شده و "فیتیله و ماه پیشونی" جواد هاشمی و "خودزنی" احمد کاوری را در نوبت اکران دارد.


5. امین تارخ

امین تارخ ( کات دوباره )

خیلی عجیب است که تارخ مدتی است بعد از عقد قرارداد، بی خیال پروژه ها می شود و انصرافش را اعلام می کند. او سریال "رویای گنجشک ها" به کارگردانی راما قویدل را رد کرد. سر پروژه "محمد (ص)" نرفت و حتی پروژه های سینمایی دیگر را هم به رغم بستن قرارداد بی خیال شد. او از نوروز امسال سر هیچ پروژه ای نرفته. البته به نظر می رسد این اتفاق، تصمیم شخصی او در این مورد است.


6. علی مصفا

علی مصفا ( کات دوباره )

درست است که او از ابتدای امسال تاکنون درگیر پروژه ای نبوده اما قرارداد او با اصغر فرهادی برای فیلم بعدی اش، به اندازه خیلی از پروژه ها می ارزد. مصفا این روزها فیلم "پله آخر" را در نوبت اکران دارد. فیلمی به کارگردانی و بازیگری خودش. هر چند شنیده می شود که در تک سکانسی در فیلم "برلین منفی هفت" هم یک بازی افتخاری کوتاه کرده است.


7. هنگامه قاضیانی

هنگامه قاضیانی ( کات دوباره )

برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره سی ام، از ابتدای امسال ترجیح داده پیشنهادهایش را رد کند و در پروژه ای حاضر نشود. فیلم "روزهای زندگی" او اکران شده. هر چند از او فیلم "میگرن" مانلی شاجی فرد در نوبت اکران است. او این روزها درگیر پروژه "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" به کارگردانی روح الله حجازی است که در آن با همتایش در "روزهای زندگی" همبازی است.


8. فرهاد اصلانی

فرهاد اصلانی

شاید جالب باشد بدانید دیگر بازیگر سیمرغی جشنواره سی ام هم از ابتدای امسال کاری نکرده است. او که گویا این اواخر درگیر بیماری مادرش بوده است، در شش ماه اول سال، کار جدیدی را نپذیرفته است. از او "پل چوبی"، "خرس" در نوبت اکران است. او قرار بود در سریال "یلدا" ساخته میرباقری بازی کند که آن را هم منتفی کرد.


9. محمدرضا گلزار

محمد رضا گلزار ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

کسی از گلزار خبر ندارد؟! او تا اسفند سکانس هایش در سریال "ساخت ایران" را به پایان رساند و بعد از آن دیگر در هیچ پروژه ای حاضر نشد و به گذاشتن عکس هایی از خودش همراه با چهره های دیگر در صفحه شخصی اش در شبکه اجتماعی بسنده کرد. خیلی ها این بی کاری او را به ممنوع الفعالیت بودنش ربط می دهند.


10. بهرام رادان

بهرام رادان ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

تکلیف رادان روشن است، اگر سر کارهای سینمایی نباشد، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و ... محلی از اعراب برایش ندارد. او از ابتدای امسال و بعد از انتشار آلبوم "روی دیگر" کوله بارش را بست و راهی کانادا شد و با هیچ پروژه سینمایی همکاری نکرد.

رادان جزو بازیگرهایی است که از نوروز سال 91 تا انتهای شش ماه اول سال ترجیح داد، کمی استراحت کند یا شاید به پیشنهادهایش با دقت بیشتری فکر کند. به زودی فیلم "پل چوبی" از او در سینماها به نمایش درمی آید که محصول سال 90 است. درباره آلبوم دوم او هم صحبت زیاد است.


11. هدیه تهرانی

هدیه تهرانی

هدیه تهرانی در صفحه‌ شخصی‌اش در یکی از شبکه‌های اجتماعی از شرایط ایجاد شده در بازیگری گله کرده است. تهرانی که یکی از اعضای تیم بازیگری مجموعه قلب یخی است، در حال حاضر فیلم "پل چوبی" را آماده اکران دارد که قرار بود اکران دوم عید فطر باشد.

او که به دلیل صدور چک بلامحل بابت حق‌الوکاله و هزینه دادرسی و پرداخت خسارت تاخیر و تادیه برای نمایشگاه عکس "آبان‌گان" به پرداخت مبلغ 463256270 ریال محکوم شده است گفت: با این وضعیتی که نسبت به او بوجود آمده دیگر برای سینمای ایران کاری انجام نخواهم داد چون تلاش، بی‌حاصل است و واقعا خسته شدم از این همه حذف و این همه سختی که بازیگران تحمل می‌کنند. تئاتر کار می‌کنیم، اجازه اجرا نداریم. فیلم بازی می‌کنیم اکران نمی‌شود. گالری عکس می‌گذاریم تا 10 سال بعد باید جواب پس بدهی. یقین داریم "قلب یخی" هم ... دیگر نمی‌دانم چی بگویم. متاسفم شدید.


12. لادن طباطبایی

لادن طباطبایی ( کات دوباره )

لادن طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون عشق به بازیگری و قرار نگرفتن در بازی پیشگی را دلیل کناره‌گیری‌اش از دنیای بازیگری دانست. طباطبایی گفت: از یک سال پیش تصمیم داشتم تا از دنیای بازیگری خداحافظی کنم که با پیشنهاد سریال "راز پنهان" این تصمیم قطعی شد و خواستم این آخرین بازی من باشد.

او افزود: دل نازک نیستم که با هر صحبتی عرصه را خالی کنم؛ اما ما زمانی خانواده بودیم؛ حالا سیاست‌گذاران ما هم اختلاف سلیقه‌ها را عمومی کردند و همه چیز با حاشیه همراه است. عاشق بازیگری هستم؛ اما فروشنده بازیگری نیستم. نقش‌هایم را به زور نمی‌گیرم، اما برای ایفای هر یک زحمات فراوان می‌کشم؛ اما متاسفانه وضعیت سینمای ما تغییر کرده و سال به سال پس‌رفت را می‌بینیم. لادن در پایان گفت: دیگر جلوی دوربین نمی‌روم و معتقدم بازیگر تا زمانی که ابزارش را دارد، باید بازی کند و اگر ابزار در اختیارش نیست از این عرصه خداحافظی کند بهتر است.


دیگران ...


بازیگران دیگری هم هستند که یا خبری ازشان نیست یا اینکه این روزها خیلی سرشان شلوغ نیست. از عزت الله انتظامی، محمد علی کشاورز و جمشید مشایخی که به علت درگیری یا بیماری در پروژه ای حاضر نشده اند که بگذریم ، بازیگران دیگری را هم می توانیم به این فهرست اضافه کنیم. از جمله : ایرج راد، حمید گودرزی، شهاب حسینی، مهناز افشار، کتایون ریاحی، رویا نونهالی، گوهر خیراندیش، گلاب آدینه، فاطمه معتمد آریا، افسانه بایگان، شیلا خداداد، پرستو صالحی، غزل‌ صارمی‌ ونسرین مقانلو از جمله این بازیگران سرشناس هستند که در حال حاضر بنظر می رسد عطای بازیگری را در این کشمکش تولید و اکران به لقایش بخشیده اند !


فلاش بکی به خداحافظی کتایون ریاحی از دنیای بازیگری سینما و تلویزیون


یادداشت خداحافظی كتایون ریاحی با سینما

کتایون ریاحی


کتایون ریاحی بازیگر سینما و تئاتر که در آخرین اثر خود در نقش زلیخا در سریال یوسف پیامبر(ع) به ایفای نقش پرداخته بود طی یادداشتی از عرصه هنر خداحافظی کرد و کناره گیری خود را از بازیگری برای مدتی نامعلوم اعلام کرد. آنچه در پی می آید متن این یادداشت است :

گاهی اوقات زندگی طوریه که آدم نون امروز را واسه شکم فرداش نمی خواد، اونوقته که رویاهای آدم به تعویق می افته.
گاهی اوقات آدم از سرنوشت، ‌رو دست خوبی می خوره،‌ که فکر می کنه داره تصمیم می گیره.
اونوقته که آدم ادعاهایی می کنه،‌ که تو رو دربایستی انجامش گیر می افته.
گاهی اوقات آدم از آرزوهاش جا می مونه.
گاهی اوقات آدم می خواد بازی کنه، ‌بازیگر می شه.
گاهی اوقات داره می خنده وقتی تو دلش خونه، گاهی گریه می کنه وقتی داره از زور خنده می میره.
گاهی اوقات شوخی شوخی همه چیز جدی می شه.
گاهی اوقات آدم وقتی زیاد می خواد کم می یاره، گاهی وقتی کم می یاره زیاد می خواد.
گاهی اوقات با ترس و لرز بر می گرده به پشت سرش نگاه کنه،‌ می بینه چه شجاعتی.
گاهی اوقات با شجاعت می تونه ترساشو نگاه کنه.
گاهی اوقات آدم به دنبال خوشبختی، ‌زندگی را گم می کنه، گاهی هم با انتظار زندگی را معنا می کنه.
گاهی اوقات آدم برای پیدا کردن یه گنج الکی،‌ گوهر خودشو گم می کنه،‌ گاهی هم گوهر حقیقت را پیدا می کنه.

گویا زمان برآورده شدن آرزوی من و پسرم فرا رسیده و لازم است که زائر سرزمین قصه، راهی شود. اینک که عازم سفرم، سفری به دیگر سوی زندگی،‌ بر خود لازم می دانم تا از دوستانم و استادانم که آنقدر به من نزدیک بودند که در من بودند، تشکر کنم؛ پروانه ماهان، زهرا عروس خوب پدر سالار، خانم بس، فاطمه ملاصدرا، فخرالزمان،‌ مهین مشرقی، تارا، ثریا اردلان .... و زلیخای عاشق. گر چه همه این عزیزانم عاشق بودند ولی عشق زلیخا خود یک معجزه بود.

این زنان و تنها دوستان نازنینم گاهی تشویقکی شدند و اگر تنبیه نشدند، خدا را شکر، ‌که البته باور نمی کنم بازیگر زنی در جهان باشد که شماتت، تحقیر و تنبیه نشود. اما همواره بزرگترین مشوقم مردم بودند با مهر آریائیشان و ایمان به خدا.

بسیار بسیار مفتخرم که در تمام طول زندگی بازیگری ام، تنها و تنها یک حامی داشتم و به قول جماعت سینمایی آنان که با کمان حلاجی پنبه ام را زدند، خواسته یا ناخواسته به دنبال چیزی بودند که سهم من ورای آن بود.

در طول بیش از دو دهه هرگز افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فجر را ندیدم. کارت دعوت به دستم نرسید! و خلاصه به قول ولتر؛ ‌"خدایا مرا از شر دوستانم در امان بدار، خود با دشمنانم می دانم چه کنم!"

در مقطعی که سینما را جایگاهی شایسته برای خود نمی دیدم، تلویزیون پایگاهی شد تا مهرم را با مردم مهربان تقسیم کنم و باز به قول حافظ ؛‌ "کیمیای سعادت رفیق بود رفیق"،‌ رفقایی که همچنان هستند و من قدردانشان و آنان که رفتند خدا به همراهشان و اما این همه تنهایی،‌ برکت بود برای خلوت انس و این که ؛ "یدالله فوق ایدیهم"،‌ که ترجمه سینمایی آن می شود : براستی خدا بزرگ ترین کارگردان است.

آنچه می بایست از جادوی سینما و بازیگری بیاموزم،‌ آموختم تا شاید ره توشه ای برای نوشتن باشد و در پی تجلی معجزه عاشقانه زلیخا در زندگی ام. ‌اینک برآنم تا با اعجاز کلمات، ‌پیوندی دیگر با شما نه از جنس نقش آفرینی بلکه با آفرینش نقش داشته باشم. اراده امروز من برای نوشتن،‌ گویا مجالی برای بازیگری نخواهد گذاشت،‌ اما باید دید اراده خدا چه تقدیری برایم رقم خواهد زد. باشد که از این آزمون سربلند و دست پر بیرون آیم.

ریاحی در اولین کار سینمایی با فیلم سینمایی پاییزان در سال 1360 خود را به عرصه بازیگری و سینمای ایران معرفی کرد. کشتی آنجلیکا، آپارتمان شماره 13، شام آخر، بانوی من، تارا و تب توت فرنگی و دعوت از دیگر آثار مطرح این بازیگر توانای سینما و تلویزیون محسوب می شود.



 



دکتر سید رمضان شجاعی عضو شورای نظارت بر صداوسیما:

دکتر شجاعی نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی ( کات دوباره سینما با سعید روحی )

جابه جایی مدیران تلویزیون غیر معقول است

دکتر شجاعی نماینده خوب و محبوب مازندران در مجلس نهم با یادآوری افزایش تغییرات در سطح مدیران سیما طی یکسال گذشته با بیان این که سیاست‌های رئیس سازمان برتثبیت مدیریت‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری است، گفت: زمان جابه جایی مدیران تلویزیون نبود.

آقای شجاعی که هشت سال به عنوان مدیرکل صدا و سیمای مرکز مازندران تجربه های فراوانی در زمینه مدیریت رسانه و پیوند آن با مردم دارد ، با اشراف بر رسانه ملی که در دایره تخصص اوست ، تودیع آقای پورمحمدی از شبکه سوم سیما را منطقی نمیداند . دکتر شجاعی که برای دومین دوره پیاپی به عنوان نماینده مردم ساری در مجلس حضور دارد چنین گفت :

دکتر شجاعی

سید رمضان شجاعی کیاسری در واکنش به تغییر مدیران سیما با بیان این که "علی اصغرپورمحمدی" مدت زمان زیادی مدیریت شبکه سه را برعهده داشت، گفت: زمان جابه جایی مدیران از جمله مدیریت شبکه سه نبود.


نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه مدیریت طولانی پورمحمدی بر شبکه سه سیما یک حسن محسوب می‌شود، افزود: با توجه به حساسیت‌هایی که به دلیل انتخابات مهم ریاست جمهوری و شوراها در سال آتی وجود دارد، این جابه جایی هاغیرمنطقی به نظر می آید.



وی با بیان اینکه ممکن است یک منطق قوی‌تری پشت این اتفاق باشد، ادامه داد: مثلا پورمحمدی تلاش زیادی در راه‌اندازی و تثبیت موقعیت شبکه سه سیما داشت؛ وی شبکه سه را از یک نهال نورس تبدیل به یک درخت تنومند کرد.



سخنگوی فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس، با یادآوری نامه جمعی از هنرمندان در انتقاد از جابه جایی مدیریت شبکه سه، ادامه داد: از نظر جامعه هنری هم زمان مناسبی برای جابه جایی ها نبود، درعین حال وی در بین هنرمندان و اصحاب رسانه انسانی صاحب‌نظر و مورد احترام است .

 

 

.....پورمحمدی مدیر سابق شبکه سوم سیما

دکتر شجاعی کیاسری با یادآوری افزایش تغییرات مدیران سیما در یکسال گذشته با بیان این که سیاست‌های رئیس سازمان برتثبیت مدیریت‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری است، گفت: این جابه جایی‌ها تاثیر مطلوب و قابل پسندی برخروجی سازمان نداشته است.



عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم، با بیان این که توقع است با جابه جایی مدیران شبکه حداقل برنامه‌های سازمان تغییر پیدا کرده و کیفیت بهتری داشته باشند، گفت: این درحالی است که بعد از هر جابه جایی بسیاری از برنامه‌های سازمان به مراتب ضعیف‌تر شده است؛ این وضعیت نشان از این دارد که باید در جابه جایی مدیران رسانه‌ای ،تخصص و تعهد در نظر گرفته شود.



در جدیدترین جابه جایی انجام شده در مجموعه مدیریتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، علی اصغر پور محمدی بعد از ۸ سال ریاست بر شبکه ۳ سیما کنار گذاشته شد که این تغییر مورد اعتراض جمعی از هنرمندان و مسوولین قرار گرفت.

 

 

سعید روحی ، کات دوباره

پورمحمدی کات دوباره سینما با سعید روحی

تودیع بی‌هنگام مدیری که اعتماد اصحاب و کارگزاران هنر را با خود دارد همه ما را دچار اندوه و یأس کرده است/ رسانه ملی را از توانایی پورمحمدی محروم نکنید.


بیانیه‌ی هنرمندان و برنامه سازان مطرح تلویزیون خطاب به ضرغامی در حمایت از مدیر سابق شبکه سه سیما

درپی برکناری علی اصغر پورمحمدی از مدیریت شبکه سه سیما، گروهی از هنرمندان و برنامه سازان مطرح سینما و تلویزیون با امضای بیانیه ای خطاب به عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما، از وی خواستند با کنار گذاشتن پورمحمدی از مدیریت شبکه سه مخالفت کرده و رسانه ملی را از توانایی های وی محروم نکند.


متن کامل نامه هنرمندان و برنامه سازان تلویزیون خطاب به ضرغامی به شرح زیر است:


         عزت الله ضرغامی

بسمه تعالی

من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق

جناب آقای سید عزت الله ضرغامی

ریاست محترم سازمان صداوسیما

سلام علیکم؛

در شرایطی که این همه هجمه فرهنگی و در زمانه‌ای که جنگ نرم اولین و اصلی‌ترین سلاح ویرانگر دشمن است بر باور مردم سرزمین مقدس ما و در این شرایط سخت که اتحاد و همدلی برای مقابله با انواع تهاجم‌های طراحی شده فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اساس ماندگاری و پیروزی ماست، تودیع بی‌هنگام مدیریت دلسوزی که رسانه را می‌شناسد و اعتماد اصحاب و کارگزاران هنر را با خود دارد همه ما را دچار اندوه و یأس کرده است.

از شما که شناختتان از یاران صدیق انقلاب و تشخیصتان از توانایی مدیران رسانه ملی بی‌گفت‌وگو و بی‌نظیر است درخواست داریم تا اجازه رفتن را به مدیری که در این عرصه، بی‌همتاست ندهید و رسانه ملی را از توانایی جناب آقای دکتر علی اصغر پورمحمدی محروم نکنید.

 

امضاکنندگان: داود میرباقری، سیدضیاء‌الدین دری، سیروس مقدم، کمال تبریزی، حسن فتحی، بهروز افخمی، همایون اسعدیان، داریوش فرهنگ، احمد امینی، مهران مدیری، فریدون جیرانی، پرویز شیخ‌طادی، محمود فلاح، سعید سلطانی، امین تارخ، داریوش ارجمند، علیرضا طالب‌زاده، بیژن میرباقری، محمدرضا آهنج، مسعود کرامتی، رضا عطاران، امیر جعفری، حسین سهیلی‌زاده، سعید نعمت‌ا...، محمد حسین لطیفی، مازیار میری، جلیل سامان، مسعود بهبهانی‌نیا، جواد افشار، جواد مزدآبادی، پوریا پورسرخ، پیمان قاسم‌خانی، سعید آقاخانی، حمید لولایی، دانیال حکیمی، امرا... احمدجو، جابر قاسمعلی، محراب قاسم‌خانی، سروش صحت، بهنام تشکر، هومن برق‌نورد، رامبد جوان، مصطفی کیایی، علیرضا افخمی، سعید جلالی، علیرضا کاظمی‌پور، حسن میرباقری، مهرانه مهین‌ترابی، منصور سهراب‌پور، دکتر محمدرضا شجاعی، مجید صالحی، شهاب اکبری، سیداحمد کاشانچی، محسن چگینی، علی مسعودی، علیرضا قاسمخان، فاطمه گودرزی، خشایار الوند، لعیا زنگنه، مریم کاویانی، الهام غفوری، مهران مهام، آرمان زرین‌کوب، سحر دولتشاهی ، امیرعباس پیام، مهراوه شریفی‌نیا، محمدرضا شفیعی، ایرج محمدی، علی لهراسبی، علی خودسیانی، سپند امیرسلیمانی،کمند امیرسلیمانی، اسماعیل عفیفه، مجید مولایی، سعید شاهسواری، مهدی گلستانه، آناهیتا جواهرچی، امیر نوری، همایون ایزد‌پناه، احمد ساعتچیان، شقایق دهقان، بهاره رهنما، منوچهر هادی، شهرام شاه‌حسینی، گلاره عباسی، سیدمجید موسویان، مسعود شاه‌محمدی، پژمان بازغی، بیژن بنفشه‌خواه‌، حمید‌رضا شیروانیان، سیاوش خیرآبی، حامد کمیلی، آرش مجیدی، عباس غزالی، لیندا کیانی، عطا عمرانی، کامران تفتی، سیامک صرافت، مجید مولایی، سعید سعدی، علیرضا بذرافشان، بهاره افشاری، سام درخشانی، داود هاشمی، سیدامیر پروین‌حسینی، مهدی پاکدل، بهنوش طباطبایی، فتحعلی اویسی، مهدی سلطانی، یوسف تیموری، بهنوش بختیاری، عباس جمشیدی.
 

اما مانند همیشه نه این نامه ها و نه نظرات و پیشنهادات سازنده نمیتواند تغییری در حکم و فرمان مدیر بوجود آورد و پس از دو روز تودیع و معارفه برگزار شد.

 

پورمحمدی ریاست سابق شبکه 3

مراسم تودیع و معارفه مدیر شبکه سوم سیما برگزار شد

معاون رئیس سازمان صدا وسیما در مراسم تودیع پورمحمدی؛ مدیر شبکه سوم سیما ضمن تجلیل از عملکرد وی در این شبکه این تودیع را رفتن از سنگری به سنگر دیگر تعبیر کرد.

همزمان با نامه‌ای که هنرمندان در راستای حمایت از علی اصغر پورمحمدی خطاب به ضرغامی نوشتند، در آیینی با حضور معاون سیما، مدیر جدید شبکه سه سیما معرفی شد. در این آیین که مدیران شبکه‌های سیما نیز حضور داشتند مجید زین‌العابدین به‌عنوان مدیر جدید شبکه سه سیما معرفی و از تلاش‌های علی‌اصغر پورمحمدی مدیر سابق این شبکه قدردانی شد. براساس حکم دیگر دارابی، پورمحمدی به‌عنوان مشاور عالی معاون سیما برگزیده شد. معاون سیما، زین‌العابدین را نیز مدیر جوان و با انگیزه توصیف و ابراز امیدواری کرد مدیر جدید شبکه سه، با همراهی همه مدیران حوزه سیما آثار ارزنده ارائه کند و بر افتخارات شبکه بیفزاید و شبکه سه سیما را جذاب‌تر و دیدنی‌تر کند.

مدیر سابق شبکه سه سیما در این آیین با سپاس از حسن نظر و اعتماد رئیس رسانه ملی و معاون وی در امور سیما و همراهی‌های مدیران شبکه‌های سیما، در دوران تصدی مدیریت شبکه سه سیما، از تلاش‌های صادقانه و همراهی‌های مجدانه مدیران و همکارانش در شبکه سه سیما، قدردانی کرد و از معاون سیما و مسئولان مربوط خواست همچون گذشته از مدیران و دست‌اندرکاران شبکه سه و تولیدات تلویزیونی آنها حمایت کنند تا این شبکه به سوی آینده بهتر پیش رود. وی یادآور شد که سیاست شبکه سه تاکنون همراهی با مخاطب و جلب توجه او به شبکه بوده است. مدیر جدید شبکه سه سیما نیز گفت: با کمک و راهنمایی‌های معاون سیما و مدیران ارشد این معاونت و تلاش مدیران و برنامه‌سازان شبکه سه، این، شبکه جذاب، دیدنی تر و پرمخاطب‌تر خواهد شد. مجید زین‌العابدین قبل از این، قائم‌مقامی شبکه سه سیما را برعهده داشته و نیز مسئولیت‌های متعددی ازجمله مدیریت طرح و برنامه شبکه سه، سرپرستی گروه معارف این شبکه، سرپرست گروه اجتماعی شبکه خبر و دبیری شورای راهبردی شبکه سه سیما را در کارنامه رسانه‌ای خود دارد. وی تحصیل‌کرده مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی است.

                    به چنین مدیرانی در تلویزیون نیاز داریم

سیروس مقدم یکی از امضا‌کنندگان این نامه با ابراز تأسف نسبت به رفتن علی اصغر پورمحمدی از مدیریت شبکه سه سیما، خاطرنشان کرد: خبر را که شنیدم بشخصه بسیار متأسف و شوکه شدم. این کارگردان که سریال‌های «رستگاران»، «ریحانه‌»، «نرگس‌» و... را در دوران مدیریت علی اصغر پورمحمدی کارگردانی کرده است، در گفت‌وگو با ایسنا خاطرنشان کرد: سریال «رستگاران» در اوج اتفاقات سال 88در زمان مدیریت آقای پورمحمدی ساخته شد. همچنین سریال نرگس را در زمان مدیریت ایشان ساختیم که نخستین ملودرام 90قسمتی شبانه بود؛ ضمن اینکه کارهای دیگری را نیز در خدمت ایشان بودم. سیروس مقدم درباره‌ علی‌اصغر پورمحمدی گفت: حسن مدیریت، شجاعت و درایت و استفاده از هنرمندان حرفه‌ای وبه کارگیری سیاست‌های درست در نهایت خروجی‌ای را ایجاد می‌کرد که به نفع تلویزیون و نظام بوده است و باعث می‌شد شبکه‌های گرم و پربیننده و جذاب داشته باشیم و جوانانی که احتیاج به برنامه‌های داخلی دارند، چه در حوزه ورزشی و چه در حوزه سریال، برنامه‌های سرگرمی و میزگرد، پای تلویزیون خودمان بنشینند.

سیروس مقدم

درست‌ترین رسالت شبکه‌های تلویزیونی همین است و چنین مدیرانی باید مورد حمایت ما هنرمندان قرار بگیرند. او با اشاره به همکاری‌های اخیرش با شبکه اول سیما، خاطرنشان کرد: طی سال‌های اخیر با شبکه سه سیما همکاری نداشتم اما همواره این شبکه را به‌عنوان رقیب شرافتمند و جذاب در کنار شبکه‌های دیگر می‌دیدم که در آن سعی شده با تولید کارهای جذاب، مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد. این کارگردان سپس به برنامه‌های پرمخاطب شبکه سه سیما در دوران مدیریت علی‌اصغر پورمحمدی اشاره کرد و افزود: حیف است برنامه به‌روزی مثل «90» به شکل و شمایل دیگری بیفتد یا تعطیل شود؛ این اتفاق باعث می‌شود که تلویزیون ما بخش عمده‌ای از مخاطبان جوانش را از دست بدهد. برای خود من به‌عنوان کسی که سال‌هاست برای تلویزیون کار می‌کنم و هیچ شبکه‌ای برایم فرق نمی‌کند و تلویزیون را یکپارچه متعلق به مردم می‌دانم، معتقدم که هر چقدر شبکه‌های ما قدرتمندتر حرکت کنند به نفع نظام و صداوسیماست و آقای پورمحمدی در تحقق این امر موفق بودند. کارگردان سریال‌های «تا ثریا»، «زیرهشت»، «دیوار»، «پایتخت»، نرگس و ریحانه در ادامه به ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی علی اصغر پورمحمدی اشاره کرد و گفت: آقای پورمحمدی مدیر موفق و صریحی بود که در بسیاری از موارد خیلی بی‌پرده و تند اشکالات مرا یادآور می‌شد و در مواقعی که لازم بود مرا تشویق می‌کرد و بموقع از سریال‌هایی که به نفع تلویزیون و نظام بود، حمایت می‌کرد.

او گفت: به چنین مدیرانی در تلویزیون نیاز داریم و وقتی خبر رفتن ایشان را از شبکه سه سیما شنیدم، با اینکه مدت دو ـ سه سال است با شبکه سه سیما کار نمی‌کنم، اما وظیفه خود می‌دانستم در این خصوص اظهارنظر کنم. این کارگردان تلویزیون در پایان گفت: من به‌عنوان یک عضو از خانواده بزرگ تلویزیون که جزء کوچکی از آن محسوب می‌شوم، با احساس همدردی و دلسوزی این حرف‌ها را می‌زنم و هم‌اکنون هم به‌عنوان جزء کوچکی از شبکه اول سیما، در تدارک ساخت سریال «پایتخت» هستم.

                                      ضرغامی به پورمحمدی نامه نوشت

        ضرغامی ریاست رسانه ملی

سید عزت‌الله ضرغامی (رئیس سازمان صداو سیما) در نامه‌ای از خدمات علی اصغر پورمحمدی (مدیر سابق شبکه سوم سیما) قدردانی کرد. در متن نامه ضرغامی آمده: «اینک که فرصت متفاوتی برای خدمت شما در رسانه ملی فراهم شده است، لازم می‌دانم از زحمات ارزشمند شما در مدت مدیریت شبکه سوم سیما تشکر کنم. خدمات جنابعالی کم نظیر است و ماندگار. بدون تردید در تاریخ مبارزه و جنگ نرم ملت سرافراز ایران با استکبار، اقدامات فراوان و مؤثر شما سهم قابل توجهی را به‌خود اختصاص داده است. امیدوارم در فرصت جدید، ماموریت‌های محوله را به خوبی و با انگیزه مضاعف مدیریت و پیگیری کنید.»

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 63
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 44
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 133
  • بازدید ماه : 103
  • بازدید سال : 5,639
  • بازدید کلی : 104,209