loading...
سینماتوگراف

مرجان محتشم : تن به روابط نا مشروع ندادم از سینما حذف شدم . کات دوباره با سعید روحی

بعد از ۸ سال سکوت مطلق در سینما ایران نظرم را درمورد ابزار ماندگاری در عرصه سینما متاسفانه ارتباطات برخی بازیگران با عوامل فیلم می دانم، البته فکر می کنم سکوت ۸ ساله من پاسخ مناسبی به این سوال است.
مرجان محتشم بازیگر سینما و تلویزیون درباره ابزار ماندگاری یک بازیگر در عرصه سینما اظهار داشت: کسانی در سینمای ایران قدرت کاذب بدست آوردند که لیاقت ماندن در این عرصه را نداشتند و برخی که مردم دوستشان دارند از صحنه حذف می شوند در واقع یکسری قربانی ماندگاری گروه دیگر می شوند.

مرجان محتشم و گلایه از رابطه های نا مشروع در سینما و تلویزیون برای پیشرفت

محتشم با بیان اینکه من نان موقعیتم را نخوردم افزود: من در اوج موقعیت کاری ام در مصاحبه های مکرر بیان کردم که به صورت مداوم کار نخواهم کرد، به دلیل اینکه به هر قیمتی حاضر نیستم در عرصه سینما باشم با اینکه عاشق کارم هستم.

محتشم تاکید کرد: محبوبیت بین مردم چیزی نیست که بتوان به راحتی آن را بدست آورد ولی متاسفانه برخی ستارگان به دلیل ابزار شدن و ارتباطات غیراخلاقی که باعث شرمندگی و تاسف است محبوب شدند که به اعتقاد من این محبوبیت نیست.

وی ادامه داد: چرا مرجان محتشم به عنوان یک بازیگر بدون حاشیه و کسی که اکثریت مردم از هر قشر و تیپی اعم از جامعه مذهبی و یا جامعه مدرن و … قبولش دارند و باید به خاطر اعتقاد به خدا و نپذیرفتن یکسری روابط غیراخلاقی از جامعه هنر حذف شوند و انگ مغرور بودن را بخورد؟!

مرجان محتشم و افشای روابط پشت پرده در سینما و تلویزیون

محشتم افزود: من از مرجان محتشم بودن ضربه خوردم زیرا برای من پارامتر های اخلاقی مهم تر از هر موضوع دیگری است حتی به قیمت ۸ سال سکوت و مدت ها جدایی از کاری که دوستش داشته باشم و به خاطر این دل آزردگی ها حاضر به ادامه فعالیت در عرصه سینما با این وضعیت نیستم.
بازیگر سریال «پس از باران» ادامه داد: همانطور که گفتم جایی برای کسانی که بخواهند با اعتقاد به خدا در عرصه ی سینما فعالیت سالم داشته باشند نیست و متاسفانه برعکس کسانی که تن به ارتباطات نامشروع می دهند در این عرصه بالا می روند.

 

بازيگراني   را ميشناسم كه با رابطه هاي آنچناني بدون كمترين استعدادي يك شبه روي بيل بوردها ديده شدند ، حتي مجري تلويزيون به دليل رابطه نامشروع و غيراخلاقي بازداشت شد اما براحتي مجددا مشغول بكار شد و انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده.

مرجان محتشم و افشای حقایق پشت صحنه در سینما

 

وی با بیان اینکه این روزها با یک بیماری دست و پنجه نرم می کند درباره شرایط بیمه خود گفت: من حتی در حال حاضر یک دفترچه بیمه هم ندارم و اکنون با این شرایط گاهی از طریق طراحی داخلی ساختمان امرار معاش می کنم و از طرفی حتی نوشته های من هم به دلیل مرجان محتشم بودن چاپ نمی شود.

 

دکتر قطب الدین صادقی

«خاطره ای نداشتم حتی اگر هزار سالم بود»

به نفع زلزله زدگان آذزبایجان

 

نمایش  « خاطره ای نداشتم حتی اگر هزار سالم بود»  به کارگردانی  قطب الدین  صادقی ، پنجشنبه ، 26  مردادماه ، به نفع  زلزله زدگان  آذربایجان  در  تالار  حافظ  روی صحنه می رود.

 


به  گزارش  سایت  ایران   تئاتر  از  روابط  عمومی  بنیاد  رودکی،  این  نمایش  که  از  22 مرداد  اجرای  خود  را   در  این  تالار  آغاز  کرده  است ، عواید   فروش  روز   پنج شنبه  26  مرداد  خود  را  به زلزله  زدگان   آذربایجان  اختصاص   می دهد.  همچنین  این  اثر شنبه ، 28   مردادماه ،  ویژه  خبرنگاران  اجرا  می شود.  نمایش «خاطره ای  نداشتم  حتی  اگر  هزار  سالم  بود »    نوشته    و کارگردانی    قطب  الدین  صادقی    بر   اساس   داستان    « زنان   تروا»  اثر  ژان پل  سارتر،  است. این نمایش   هر   روز   ساعت   19  در   تالار   حافظ   روی  صحنه می رود.
 

 

 

حسن جوهرچی و گلایه از مسوولین سینمای کودک


حسن جوهرچی  بازیگر  با سابقه  سینما  و  تلویزیون  درباره جایگاه  سینمای  کودک چنین اعتقاد دارد : 

 در سینمای ایران رسم است که هر چند سال یکبار یک ژانر مورد توجه و حمایت جدی قرار می‌گیرد. در گذشته تمام توان مسئولان به حمایت از فیلم‌های کودکان و نوجوان معطوف بود؛ اما الان چند سالی است این توجه به ژانر کمدی منتقل شده است و ظاهراً فیلم کودک دردرجه اول اهمیت قرار ندارد که باید در این مورد بازنگری دوباره‌ای صورت گیرد.

 

 

 

حسن جوهرچی و سینمای کودک


بازیگر«بر بال فرشتگان»  ضیافت ، سریال او یک فرشته بود  ، برخورد ، سلطان و دهها فیلم و سریال پر بیننده ، با اشاره به این مطلب که قشر مهمی از افراد جامعه ما را نوجوانان تشکیل می‌دهند افزود: اگر هدف‌گذاری درست و با برنامه برای تولید فیلم‌های جذاب برای این گروه سنی انجام شود؛ مطمئن باشد ژانر کودک و نوجوان با فروش چشمگیری روبه رو می‌شود و تهیه کننده اصلا ضرر نمی‌کند. این بازیگر سینما گفت:

 فروش خیره‌کننده فیلم‌هایی مثل کلاه قرمزی، گلنارو سفر جاویی تایید کننده چنین مدعایی است‌. خودم یک تجربه موفق کودک با فیلم «دوخواهر» با کامبوزیا پرتوی داشتم؛ این فیلم یک اثر جذاب کودکانه بود و توانست بامخاطب ارتباط درستی برقرار کند. وی با اشاره بر ظرفیت بالای فیلمسازی در ژانر كودك گفت: با حمایت درست و بابرنامه حتی می‌توانیم سینمای کودک‌مان را بیشتر از امروز جهانی کنیم. جوهرچی در ادامه سخنانش ضمن مهم دانستن حضور فیلم‌های شاخص و مهمانان خارجی در جشنواره کودک تاکید کرد: این حضورها که البته پر هزینه هم خواهد بود باید هدفمند و درست باشد. نباید جشنواره به سمتی برود که مثلا افراد متوسط خارجی مهمانان شوند؛ جشنواره فیلم کودک مانند کلاسی است که بچه‌ها باید بیایند و از آن یاد بگیرند؛ هرچه مهمانان ایرانی و خارجی کلاس کاری برجسته‌ای داشته باشند این کلاس درس پربارتر خواهد شد.
 

 

 

سینماگران برای کمک به زلزله‌زدگان به سینما آزادی می‌روند

...هنرمندان در راه کمک به زلزله زدگان

 سینماگران روزهای پنجشنبه و جمعه به یاری زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی مي‌روند.
ستاد کمک رسانی سینماگران به زلزله زدگان اعلام کرد: با توجه به پیگیری‌ها و تماس‌های بی‌شمار برای کمک به حادثه دیدگان زلزله استان آذربایجان شرقی، سینماگران طی روزهای پنجشبه و جمعه از ساعت ۱۵ تا ۲۴ با حضور در مقابل سینما آزادی کمک‌های نقدی هموطنان را دریافت خواهند کرد.


بنا بر اعلام اعضای این کمیته شامل پرویز پرستویی، کمال تبریزی و رضا ميرکریمی کمک‌ها جمع آوری شده  هفته آینده طی سفر هنرمندان به مناطق حادثه دیده اهدا خواهد شد.
رضا کیانیان، کمال تبریزی، مجید مجیدی، مهدی فخیم‌زاده، رویا تیموریان، پرویز پرستویی، محمد مهدی عسگرپور، رضا می‌رکریمی، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، همایون اسعدیان، نگار جواهریان، فاطمه معتمدآریا، فرهاد توحیدی، داريوش بابائيان، مسعود رایگان و... از جمله سینماگران حاضر در این برنامه خواهند بود. ستاد کمک رسانی سینماگران از عموم مردم برای شرکت در این برنامه دعوت بعمل آورد.
 

 

مركز سینمای مستند راش‌های راهپیمایی روز قدس را می‌خرد

فیلم

راش‌های راهپیمایی روز قدس در قالب طرح 'قاب‌های ماندگار برای گنجینه' توسط مركز گسترش سینمای مستند و تجربی خریداری می‌شود.
به گزارش از مركز گسترش سینمای مستند و تجربی، معاونت فرهنگی مركز گسترش سینمای مستند و تجربی ضمن دعوت از عموم مستندسازان برای حضور در راهپیمایی باشكوه روز جهانی قدس، گفت: این مركز تصمیم دارد راش‌ها و تصاویر خامی كه مستند سازان در آن به ثبت لحظات ناب این راهپیمایی عظیم می‌پردازند را خریداری كند. 'حسین خورشیدی' افزود: تمامی مستندسازانی كه از این لحظات تصاویری تهیه می‌كنند، می‌توانند راش‌های خود را تا پایان شهریور به مركز ارائه دهند و پس از بازبینی و تایید حداكثر 10 دقیقه از تصاویر هر فیلمساز خریداری می‌شود.‌وی همچنین گفت: این تصاویر باید از جهت تكنیكی در حد بالایی بوده و با دوربین پیشرفته ضبط شده باشند و از رعایت استانداردهای بصری و هنری مربوط برخوردار باشند.‌مركز گسترش سینمای مستند و تجربی در طرح جدیدی به نام 'گنجینه' قصد دارد تا راش‌ها و تصاویر خام دیدنی و جالب توجه از حضور مردم در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظایر آن را خریداری كند.
 

 

 

   نادیا دلدار گلچین هم سفر کرد

نادیا دلدار گلچین هم سفر کرد

اتفاقی که نباید افتاد .  اتفاقی که هر چند وقت تکرار میشود و هر چه من و دوستان بنویسیم و انتقاد کنیم و بگوئیم  گوش شنوایی نیست  . ماه گذشته در  سه پست  از بیماری و مشکلات حاد   ( نادیا  دلدار  گلچین )  نوشتیم ، تعدادی از هموطنان به کمک  او شتافتند و هفته قبل هم  سید احمد میر اعلایی مدیر عامل فارابی  همه هزینه های این هنرمند را متقبل شد که ما همان  روز از  ایشان و همکارانشان  تقدیر کردیم  اما نوشدارویی شد  دیر هنگام . 

 سید احمد میر اعلایی

اگر  یکسال  قبل یا همین چند ماه گذشته  مدیران غیر فرهنگی  کشور که  مسوولییت مستقیم در ارتباط با  بیمه و رفاه هنرمندان  دارند به وظیفه خود عمل میکردند  ، دیگر  گلچین برای  چندمین بار روانه بیمارستان نمیشد  ، دیگر  در بستر بیماری نگران تامین  هزینه درمان و زندگی خود  و فرزندانش نبود .

گلچین شد و رفتگلچین شد و رفت

  او تا میتوانست  سکوت کرد و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشت  تا آبروی  هنر و هنرمند حفظ شود  ، اما باز  هم این مدیران نالایق فقط  و فقط به فکر جلسات  بیهوده  ، بریز و بپاشهای بی فایده  ، طرحهای بی اندیشه  و خود نمایی جلوی دوربین تلویزیون و ضبط خبرنگاران و عکس در مطبوعات بودند و هستند .

نادیا دلدار گلچین ، گالچین سفر شد

 حاشا به غیرتتان .  اگر خواهر و مادر خودتان  هم بدون سرپرست ماهها در بیمارستان بود همین رفتار را میکردید؟  هر چند از شماها  بیش از این هم انتظار نمیرود  ، برای نگه داشتن میز جهنمی ، مادر که جای خود دارد همسر و فرزندان و خاندان خود را هم زیر پا له میکنید . ببینید   میز  و ریاست  از  ( جواد شمقدری ) فیلمساز  چه  ساخت؟ 

....جواد شمقدری

 دشمن درجه  یک سینماگران  ، نابودگر خانه سینما   ، بسته شدن سینماها و بحران اکران فیلم ، عدم امنییت شغلی دست اندرکاران فیلم و...  ویرانی و تخریبی که شمقدری در این سه سال بجا گذاشت ، روی زلزله گیلان و منجیل و بم و تبریز را سفید کرد  صد رحمت به آرنولد و ویرانگر یک تا سه.

 عزت الله ضرغامی و رسانه شخصی

 

آقای ضرغامی شما برای  خانم گلچین چه کردید؟  چند بار  به  عیادتش  رفتید؟  وقت نداشتید ؟  مدیر رسانه  ملی هستید و سرتان شلوغ؟   اشکالی ندارد  ، اما  چند  صد نیروی بیکار در حوزه ریاست  دارید  که  پا روی پا گذاشته  و از  کنار کولرها  تکان نمیخورند  و  فقط  برای  گرفتن  حقوق  و  پاداش  آنهم  با  سلام  و صلوات  به سمت بانک  میروند؟  نمیتوانستید  یکی  از  این  نور چشمی ها  را برای رفع مشکل این هنرمند  به  خدمت  بگیرید ؟  عجب  سوال  احمقانه ای ؟   خوب  معلوم  است  که  نه ،  چون  آنها  که  به  واسطه کار   ، دانش  و  یا هنرشان  نیامدند  ، آنها  با اولین پیغام  و تلفن  فلانی  و  دوست  فلانی  و  به  قول  شهاب عباسی  دوست خوبم  ، کارگردان  خنده بازار  ،  به  واسطه  بووووووووووووووووووووووق به رسانه شخصی  شما  آمدند .

 در  زمان  معاونت  سینمایی  شدنتان  در  ارشاد  و  ریاست  رسانه  شخصی تان  در صدا وسیما  ، چند  هنرمند  با  پایانی  مشترک  مانند  خانم  گلچین  از  دنیا  رفتند  و شما  به  روی مبارک  هم  نیاوردید ؟   من   فقط  به  چند  نام  از  آن  همه   بسنده میکنم  .

 (زنده یاد مهدی فتحی )  که  برای  تحویل  گرفتن  جنازه  آن  هنرمند  برای تشعیع بیمارستان   برگه  ترخیص  نمیداد  چون  تسویه حساب  برای  مدتی  که  بستری  بود  انجام  نشده  بود  .  ( جمشید  لایق ، کیومرث  ملک مطیعی ، محمود  بهرامی ، اسماعیل  داورفر ، حسین   باغی ،  مهری  ودادیان  ،  پروین   سلیمانی  ،  ایرج   قادری ،   محمود  گلابدره ای ، رضا  ژیان ،   خسرو  شکیبائی ،  نعمت حقیقی ، حسین کسبیان ، استاد  حمید  سمندریان )  و...

 تازه  اینها  چهره های  شناخته  شده  کشور بودند ،  وای  به  حال  گمنامان  .  آقای شمقدری   متاسفم  برای  شما  و  مدیر  کل  پر مدعای  نظارت  و  ارزشیابی  شما   که  از  مدیریت   فقط   نفی  و تحریم  جشنواره  کن  ، ونیز  و مراسم اسکار را بلدند  . نه چشم دیدن هنرمندان موفقی همچون ( اصغر فرهادی ) را  دارید  و  نه  از رفتگان  حرفی  میزنید . بروید  مقداری  معرفت  بیاموزید  . آقای  ضرغامی   متاسفم برای  شما  و  مدیران  میزطلب شما  .

اگر  به  آخرت  و روز  جزاء  اعتقاد  دارید ،  کمی  به  انتقادها  گوش دهید  ، شاید روزنه ای  باشد  برای  بازگشت  به  اخلاقییات  و  انسان  دوستی . خدا من و شماها را مورد رحمت و مغفرت خویش قرار دهد.

 

سعید روحی مرداد۱۳۹۱ 

 

خسرو شکیبایی و دلتنگی های سعید روحی

 

سلام  حمید  هامون .  تو  را  خوب  میشناسم  ، چون  تو  خود منی ، تو  آئینه  تمام نمای  احساسات  ،  افکار  و  مظلومیت  من  و دوستان  بلند پرواز  منی  که  در  آن  دوران  ، همچون  پرنده ای  بال شکسته ،  در  قفس  تن  محبوس  بودند  و  توان  پرواز  نداشتند .

 

 هنگامی  که  بر  پرده  نقره ای  اولین  کلمات  را  با  آن  شور و احساس  تکرار نشدنی  بیان کردی  به  خود  میبالیدم  که  من  چقدر حمید  را  میشناسم  .  انگار  سالها  در  همسایگی  ما  بودی  و  هر روز  میدیدمت  .

 

 خسرو شکیبائی و حمید هامون

 هامون  ، حمید هامون  شد  الگوی  جوانانی  که بین  سنت  ،  عرفان ، عشق ، زندگی ، روشنفکری  و مدرنیته  دست  و  پا  میزدند و  همیشه  هم  مورد  تمسخر  و  نیش  و  کنایه  قرار  میگرفتند  .  با تو  یاد  گرفتیم  عاشق  شویم  .  آموختیم  بخوانیم  نا خوانده ها را . بگوئیم  ، فریاد بزنیم  ، گریه  سر  دهیم  و  در  نهایت  دل  به  دریا بزنیم  .

 

 

حمید هامون دلم برایت تنگ شده حمید جان  تو  مرید  علی  بودی ،  عشق  به  حسین  داشتی . پیوندی  مجنون وار  با ،  علی عابدینی  . مهشید  و  دکتر  و  عظیمی و  دیگران  تو  را  نفهمیدند  و  دیوانه ات  خواندند  ، تو  را  وادار  به جدائی  کردند  ، عقب مانده  و  غیر قابل  تحمل  نشانت  دادند  اما این  تو بودی  که  نشان  دادی  عاشق  کیست  و  معشوق بی لیاقت  از  آن  همه  شور  و  احساس  کودکانه  که  نشان  از  صداقت تو  بود  به  پول  پناه  برد  و تنهایت  گذاشت  .

 

 

 یاد  دیالوگ  آنیک شفرازیان  که  در  نقش  مادر بزرگ  به  تو  میگفت (  آی آی آی  حمید جان  ،  تنهائی؟  غمخوار نداری؟  تنهات گذاشته؟ )  تو   برای  ما  حکم  علی عابدینی  را  داشتی که شیفته اش بودی  .  چقدر  نوع  حرف  زدنت  ، لباس  پوشیدنت ،  خندیدن  و غر زدنت  به  همه  خصوصا  جوانان  سرایت  کرده  بود .  یادم  هست که  فیلم  را  با  چند  دوست  در  سینما آزادی  برای  چندمین  بار میدیدم  ، ضبط  صوتهایی  را  در  دست  تماشاچیان  دیدم  که  همه دیالوگهایت  را  ضبط  میکردند  . کیفهایی که به سبک تو بر دوش می انداختند و ... 

 

 

 

ما  که  تو  را  تنها  نذاشتیم  ، بعد  از  گذشت  سالها  هامون  شدنت باز  هم  برای ما همان تازگی  روز  اول  را  داشتی  پس  چرا  بی وفائی  پیشه  کردی  و  ما  را  تنها  گذاشتی ؟  این  رسم  رفاقت نبود . حتی  دخترت  هم  از  رفتنت  گله  دارد  و  میگوید  طاقت  دیدن هامون  و  دیگر  فیلمهایت  که  یکی  یکی  روانه  سینما  میشود  را ندارد  . ما  از  تو  گله  میکنیم  و  او  هم  از  ما  و  همه  کسانی  که  بر  سفره  معرفتت  از  تو  میخوردند  و  میبردن  ،اما  دیگر  حتی یادی  هم  از  خانواده ات  نمی کنند.

دختر زنده یاد خسرو شکیبایی

شهاب حسینی و خانم هوشیار همسر زنده یاد خسرو شکیبائی 

 

  این  روزها  وقتی  خیلی  دلم  میگیرد  بیشتر  دلتنگ  دیدنت میشوم .   اما   هر  چه  بگذرد  بیشتر  از  پیش  مطمئن  میشوم  که تنها  هامون  زندگی   من   تو   هستی   و  بس.

      تقدیم به خسرو شکیبائی عزیز به بهانه سالروز سفرش ( سعید روحی )

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 63
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 49
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 138
  • بازدید ماه : 108
  • بازدید سال : 5,644
  • بازدید کلی : 104,214